با سلام در این پست به خلاصه ی کتاب ارزشمند و کاربردی اجرای احکام کیفری دکتر احمدرضا عابدی (دام ظله) ریاست محترم دیوان عدالت اداری توسط حجة الاسلام و المسلمین شیخ ابوالفضل مهدوی می پردازیم؛
بخش اول؛ کلیات
تشکیل معاونت اجرای احکام کیفری
قانونگذار در تبصره ۲ ماده ۴۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، تشکیل معاونت اجرای احکام کیفری را پیشبینی کرده است.- این معاونت با تصویب رئیس قوه قضاییه در زندانها یا مؤسسات کیفری مستقر میشود.
- ریاست این معاونت با دادستان است.
- یکی از دادیاران طبق ماده ۸۸ قانون آیین دادرسی کیفری بهعنوان دادیار اجرای احکام منصوب میشود.
شرایط قاضی اجرای احکام کیفری- قاضی اجرای احکام کیفری باید حداقل سه سال سابقه خدمت قضایی داشته باشد.
- بر اساس ماده ۴۸۵، برای این معاونت سمتهایی مانند مددکار اجتماعی، مأمور اجرا، و مأمور مراقبتی پیشبینی شده است.
نقص در تشکیل معاونت اجرای احکام کیفری
در رویه عملی دادگستریها، معاونت اجرای احکام کیفری بهصورت کامل تشکیل نشده است.- بر اساس اطلاق ماده ۸۸، اجرای احکام کیفری ذاتاً وظیفه دادستان است.
- وجود قاضی اجرا، ناقض اختیارات دادستان نیست؛ دادستان میتواند اختیارات خود را به معاونین یا دادیاران تفویض کند.
وظیفه نظارت طبق قوانین جدید و قدیم- ظاهر ماده ۴۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ بیان میکند که اجرای احکام کیفری بر عهده دادستان است.
- اما در قانون سابق ۱۳۷۸، ماده ۲۸۱ نظارت اجرای احکام را بر عهده دادگاه بدوی یا تجدیدنظر قرار داده بود.
کنترل و نظارت دادگاه صادرکننده رأی- طبق تبصره ۲ ماده ۱۵۰ و ماده ۵۲۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲:
- کنترل ارتباطات مخابراتی محکومان تنها به تشخیص دادگاه نخستین امکانپذیر است.
- تصمیم درباره تقسیط جزای نقدی نیز بر عهده دادگاه نخستین است.
اجرای احکام جنبه مدنی آرای کیفری- در جرایمی مانند سرقت، کلاهبرداری، و انتقال مال غیر، نیازی به تقدیم دادخواست حقوقی برای جبران خسارت نیست.
- اما در پروندههایی مانند صدور چک بلامحل که خسارت همراه با دادخواست مشخص شده، نیاز به پیگیری حقوقی است.
اجرای احکام در حوزههای قضایی مختلف- طبق تبصره ۳ ماده ۴۸۴، اجرای احکام کیفری دادگاههای بخش بر عهده رئیس دادگاه و در غیاب او با دادرس علیالبدل است.
- اجرای احکام شورای حل اختلاف طبق ماده ۲۹ قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۳۹۲، بر عهده واحد اجرای احکام این شورا است.
کنترل ارتباطات مخابراتی محکومعلیه- ماده ۱۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری کنترل ارتباطات مخابراتی را ممنوع اعلام کرده است، مگر در موارد:
- مرتبط با امنیت داخلی یا خارجی کشور.
- برای کشف جرایم خاص (بندهای الف تا ت ماده ۳۰۲).
- این کنترل باید با موافقت رئیس کل دادگستری استان و تعیین مدت مشخص صورت گیرد.
تصویب موارد خاص توسط رئیس قوه قضاییه- موضوعات مربوط به ماده ۳۰۷ قانون آیین دادرسی کیفری نیاز به تأیید رئیس قوه قضاییه دارد.
فصل اول: مباحث مقدماتی
نظارت بر اجرای احکام کیفری
اجرای احکام کیفری در موارد خاص
فصل دوم: وظایف قاضی اجرای احکام کیفری
-
صدور دستور ارسال به اجرای احکام
قاضی اجرای احکام باید بررسی کند:- آیا رای لازمالاجرا شده است یا خیر؟
- آیا دستورات دادگاه صادرکننده رأی صحیح بوده است؟
-
بررسی لازمالاجرا بودن رای
طبق ماده ۴۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری، احکام لازمالاجرا شامل:- آرای قطعی صادره از دادگاه نخستین.
- آرایی که در مهلت قانونی تجدیدنظرخواهی یا فرجامخواهی نشدهاند یا درخواست رد شده است.
- آرایی که مرجع تجدیدنظر یا فرجام آنها را تایید کرده است.
وظایف قاضی اجرای احکام در این مورد:
- بررسی صحت قطعی شدن رای بر اساس قانون، نه آنچه در دادنامه ذکر شده است.
- اطمینان از ابلاغ رای قطعی به طرفین ذینفع و دادستان.
بررسی ابهام و اجمال در رای
در صورت وجود ابهام یا اجمال در رای، قاضی اجرای احکام وظیفه دارد آن را برطرف کرده و دستور اجرای صحیح را صادر کند.بررسی سهوالقلم یا اشتباه در رای
قاضی موظف است سهوالقلم یا اشتباه در رای را شناسایی کرده و به دادگاه مربوط اطلاع دهد.بررسی شیوه و ترتیب اجرا
اجرای رای باید مطابق قوانین و با رعایت ترتیب مقرر صورت گیرد.-
توجه به موانع اجرای حکم
- موضوع ماده ۵۰۱ قانون آیین دادرسی کیفری:
موانع اجرای حکم باید بهدقت شناسایی و بررسی شوند. - بحث مرور زمان:
بررسی مرور زمان برای اجرای حکم نیز از وظایف قاضی است.
- موضوع ماده ۵۰۱ قانون آیین دادرسی کیفری:
احضار و جلب در اجرای احکام
رعایت مقررات احضار و جلب در اجرای احکام کیفری الزامی است.-
سایر وظایف قاضی اجرای احکام
- توجه به موارد تخفیف مجازات.
- توجه به موارد تعدد مجازات و رفع اثر از تأمین.
- تفهیم حقوق و تکالیف اشخاص مرتبط در پرونده.
روند ارسال پرونده به اجرای احکام
-
ارسال پرونده توسط دادگاه صادرکننده رای بدوی
- تمام پرونده ارسال میشود، نه نسخه کپی، برخلاف رویه اجرای احکام مدنی.
-
ابلاغ رای به دادستان
- بر اساس رای وحدت رویه شماره ۸۲۰، ابلاغ رای به دادستان ضروری است.
- صرف ارسال پرونده به اجرای احکام کافی نیست.
-
نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه (۱۳۹۴)
- اگر رای به دادستان ابلاغ نشده و هنوز مهلت اعتراض باقی است، قاضی اجرای احکام باید موضوع را به دادستان اعلام کند.
- اگر پرونده پیش از انقضای موعد اعتراض به اجرای احکام ارسال شده باشد، ضرورتی برای بازگرداندن آن به دادگاه وجود ندارد. قاضی میتواند پرونده را در اجرای احکام نگهداری کند تا موعد اعتراض منقضی شود.
1. قرار موقوفی اجرا و تأیید دادستان:
-
مبناهای مختلف: در این سند دو مبنا برای بررسی نیاز به تأیید دادستان در قرارهای موقوفی اجرا مطرح شده است:
مبنای اول: بر اساس این مبنا، قرارهای نهایی دادیار در مرحله تحقیقات مقدماتی نیاز به تأیید دادستان دارند، زیرا دادیار به جانشینی از بازپرس عمل میکند. اما در مرحله اجرای احکام، این نیاز منتفی است، زیرا دادیار به نمایندگی از دادستان عمل میکند و قرارهای صادره توسط دادستان نیاز به تأیید مجدد ندارند.
مبنای دوم: بر اساس این مبنا، تحقیقات مقدماتی وظیفه مشترک بازپرس و دادستان است و قرارهای صادره توسط دادیار یا قاضی اجرای احکام در مرحله اجرای احکام نیاز به تأیید دادستان ندارند.
نتیجه: در هر دو مبنا، قرارهای دادیار و قاضی اجرای احکام در مرحله اجرای احکام نیاز به تأیید دادستان ندارند.
2. احضار و جلب محکومعلیه:
فرجه پنج روزه: در مرحله اجرای احکام، رعایت فرجه پنج روزه برای احضار محکومعلیه ضروری نیست، زیرا فلسفه این فرجه آمادگی متهم برای دفاع است که در مرحله اجرای احکام منتفی است.
جلب ابتدایی: در مواردی که بیم فرار محکومعلیه وجود دارد، قاضی اجرای احکام میتواند بدون احضار قبلی، دستور جلب ابتدایی صادر کند.
3. گذشت شاکی:
جرایم قابل گذشت: در جرایم قابل گذشت، گذشت شاکی باعث موقوفی اجرای حکم میشود. قاضی اجرا باید هویت و سمت محکومله را احراز کند و بهتر است کپی مدرک دال بر احراز هویت ضمیمه پرونده شود.
جرایم غیرقابل گذشت: در جرایم غیرقابل گذشت، گذشت شاکی تأثیری در اجرای حکم ندارد و پرونده کماکان به اجرا ادامه مییابد.
گذشت مشروط: در مواردی که گذشت مشروط است، قاضی اجرا باید شرایط گذشت را بررسی کند و در صورت تحقق شرط، قرار موقوفی اجرا صادر کند.
4. اقدامات قاضی اجرا در مواجهه با گذشت:
پروندههای زندانی دار: در پروندههایی که محکومعلیه در زندان است، قاضی اجرا باید بررسی کند که آیا گذشت شاکی باعث لغو قرار تأمین میشود یا خیر. در برخی موارد، محکومعلیه باید آزاد شود، مگر اینکه دلیل دیگری برای ادامه بازداشت وجود داشته باشد.
پروندههای بدون زندانی: در پروندههایی که محکومعلیه در زندان نیست، قاضی اجرا باید پرونده را بایگانی موقت کند و در صورت تحقق شرط، اقدام به اجرای حکم نماید.
5. عفو:
عفو خصوصی: عفو خصوصی معمولاً به صورت موردی و برای افراد خاص اعمال میشود. در این سند به شرایط و اثرات عفو خصوصی در اجرای احکام اشاره شده است.
۱. نسخ مجازات:
نسخ مجازات به دو صورت ممکن است اتفاق بیفتد:
نسخ کلی: در این حالت، موضوع دیگر وصف مجرمانه ندارد. مثلاً در مورد چک وعدهدار، که قبلاً جرم محسوب میشد، اما پس از اصلاح قانون در سال ۱۳۸۲، وصف مجرمانه آن حذف شد.
نسخ جزئی: در این حالت، مجازات تغییر میکند، اما موضوع همچنان جرم باقی میماند. مثلاً در قانون مبارزه با مواد مخدر، برخی مجازاتهای اعدام و حبس ابد به مجازاتهای خفیفتر تبدیل شدهاند.
اگر مجازات جدید خفیفتر باشد، پرونده باید به دادگاه ارسال شود تا رأی جدید صادر گردد. قاضی اجرا موظف است پرونده را به دادگاه بفرستد و دادگاه نیز طبق قانون جدید رأی را اصلاح میکند.
۲. توقف اجرای حکم:
در مواردی مانند تقاضای عفو یا توبه، ممکن است اجرای حکم متوقف شود. اگر مرتکب تقاضای عفو کند یا دادگاه توبه او را احراز کند، اجرای حکم تا زمان تصمیمگیری نهایی متوقف میشود. این توقف به این دلیل است که اگر حکم اجرا شود و بعداً عفو اعمال گردد، ممکن است دیگر فرصتی برای اعمال عفو وجود نداشته باشد.
۳. اعتبار امر مختوم:
اگر دو رأی متفاوت برای یک موضوع صادر شود، رأی اول که تاریخ آن مقدمتر است، قابلیت اجرایی دارد و رأی دوم به دلیل اشتباه قابلیت اجرا ندارد. در این صورت، قاضی اجرا میتواند درخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور تقدیم کند. اگر دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی را رد کند، قاضی اجرا باید رأی دوم را اجرا کند. اما اگر دیوان عالی کشور اعاده دادرسی را تجویز کند، اجرای هر دو حکم تا صدور رأی جدید متوقف میشود.
۴. تخفیف مجازات:
در مواردی که شاکی رضایت خود را اعلام کند، قاضی اجرا میتواند تقاضای تخفیف مجازات را به دادگاه ارسال کند. دادگاه پس از بررسی، رأی جدید تخفیفی صادر میکند که قابل اجرا است. این رأی جدید نیازی به ابلاغ مجدد ندارد و بلافاصله اجرا میشود.
در مورد جرایم غیرقابل گذشت: اگر شاکی رضایت خود را اعلام کند و محکومعلیه تقاضای تخفیف نماید، قاضی اجرا پرونده را به دادگاه ارسال میکند و دادگاه در مورد تخفیف مجازات تصمیم میگیرد.
در مورد جرایم قابل گذشت: اگر شاکی رضایت دهد، پرونده به دادگاه ارسال میشود و دادگاه میتواند مجازات را تخفیف دهد.
۵. مرور زمان و توبه:
مرور زمان: اگر مرور زمان در پروندهای محقق شود، اجرای حکم متوقف میشود. مرور زمان به این معناست که پس از گذشت مدت زمان مشخصی از صدور حکم، دیگر نمیتوان آن را اجرا کرد.
توبه: اگر محکومعلیه ادعای توبه کند، قاضی اجرا پرونده را به دادگاه ارسال میکند. دادگاه در مورد توبه تحقیق میکند و اگر توبه ثابت شود، تقاضای عفو به کمیسیون عفو ارسال میشود. اگر کمیسیون عفو موافقت کند، حکم اجرا نمیشود.
۶. توقف اجرای حکم در صورت اعاده دادرسی:
اگر دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی را تجویز کند، اجرای حکم تا صدور رأی جدید متوقف میشود. در این مدت، اگر اجرای حکم شروع شده باشد، قاضی اجرا میتواند قرار تأمین مناسب صادر کند تا محکومعلیه آزاد شود.
۷. تخفیف مجازات در جرایم خاص:
در جرایمی مانند کلاهبرداری، قاضی نمیتواند مجازات را به کمتر از یک سال کاهش دهد، حتی در مرحله اجرای حکم. این محدودیت به دلیل قوانین خاصی است که برای این جرایم وضع شده است. در سایر جرایم، قاضی میتواند مجازات را در حد قانونی تخفیف دهد.
۸. رضایت شاکی در جرایم قابل گذشت:
در جرایم قابل گذشت، اگر شاکی رضایت دهد، قاضی اجرا میتواند پرونده را به دادگاه ارسال کند تا مجازات تخفیف یابد. حتی اگر تنها یکی از شاکیان رضایت دهد، باز هم قاضی اجرا میتواند پرونده را به دادگاه ارسال کند.
۹. ادارات دولتی به عنوان شاکی:
در مواردی که ادارات دولتی شاکی هستند، رضایت آنها نیز میتواند در تخفیف مجازات مؤثر باشد. اگر اداره متحمل ضرر شده باشد، بالاترین مقام آن اداره میتواند رضایت دهد. در غیر این صورت، اداره صرفاً به عنوان اعلامکننده جرم عمل میکند و اختیار رضایت ندارد.
۱۰. تغییر نوع مجازات:
قاضی اجرا میتواند نوع مجازات را نیز تغییر دهد. مثلاً در برخی موارد، حبس میتواند به جزای نقدی تبدیل شود. این تغییر به نوع جرم و شرایط پرونده بستگی دارد.
۱۱. گذشت شاکی:
گذشت شاکی میتواند به صورت کامل یا مشروط باشد. اگر شاکی به طور کامل از شکایت خود صرف نظر کند، قاضی اجرا میتواند مجازات را تخفیف دهد. اما اگر گذشت مشروط باشد (مثلاً به شرط پرداخت دیه)، تخفیف مجازات منوط به تحقق شرط است.
۱۲. جرایم موضوع قانون صدور چک:
در جرایم مربوط به چک، اگر محکومعلیه خسارات را جبران کند، حتی اگر شاکی رضایت ندهد، قرار موقوفی تعقیب صادر میشود. اما در سایر جرایم، جبران خسارت به تنهایی کافی نیست و باید شاکی نیز رضایت دهد.
تعدد و تکرار جرم: اگر محکومعلیه مرتکب جرایم متعدد شده باشد و محکومیتهای قطعی داشته باشد، قاضی اجرا باید برای صدور رأی ادغامی اقدام کند. این کار نیاز به تقاضای محکومعلیه ندارد و قاضی موظف است به محض اطلاع از جرایم متعدد، پروندهها را برای صدور رأی ادغامی ارسال کند.
-
مرجع صالح برای صدور رأی ادغامی:
اگر دادگاهها از حیث درجه مساوی باشند، دادگاهی که آخرین حکم را صادر کرده است صالح است.
اگر دادگاهها از حیث درجه مساوی نباشند، دادگاه تجدیدنظر صالح است.
در برخی موارد خاص، پروندهها به دیوان عالی کشور ارسال میشوند.
رعایت قواعد خاص تعدد در رأی ادغامی: در برخی جرایم مانند صدور چک، قوانین خاصی برای تعدد جرم وجود دارد که باید در صدور رأی ادغامی رعایت شود.
اعمال ماده 477 ق.آ.د.ک: اگر پس از صدور رأی ادغامی، یکی از آراء به استناد ماده 477 ق.آ.د.ک مجوز اعاده دادرسی بگیرد، رأی ادغامی نقض میشود و دیوان عالی کشور باید وارد رسیدگی ماهوی شود.
احتساب مجازاتهای قبلی اجرا شده: در اجرای حکم پس از صدور رأی ادغامی، مجازاتهای قبلی اجرا شده محاسبه میشوند و اگر مجازات دیگری باقی مانده باشد، اجرا میشود.
این خلاصهای از نکات اصلی فایل است که به مسائل اجرای احکام کیفری و تعدد جرم میپردازد.
1. تعدد جرم و تکرار جرم
تعدد جرم به این معناست که یک فرد مرتکب چند جرم مختلف شده باشد. در این حالت، قاضی باید با توجه به قوانین مربوط به تعدد جرم، مجازات مناسب را تعیین کند.
تکرار جرم نیز زمانی اتفاق میافتد که فرد پس از محکومیت قطعی، مجدداً مرتکب جرم شود.
در کتاب تأکید شده است که اگر محکومعلیه مرتکب جرایم متعدد شده باشد و محکومیتهای قطعی نیز داشته باشد، قاضی اجرا موظف است برای صدور رأی ادغامی اقدام کند. این کار نیاز به درخواست محکومعلیه ندارد و قاضی به محض اطلاع از جرایم متعدد، باید پروندهها را برای صدور رأی ادغامی ارسال کند.
2. صدور رأی ادغامی
رأی ادغامی به این معناست که اگر فردی مرتکب چند جرم شده باشد و برای هر جرم حکم جداگانهای صادر شده باشد، قاضی میتواند این احکام را ادغام کند و یک حکم واحد صادر نماید.
-
مرجع صالح برای صدور رأی ادغامی:
اگر دادگاههایی که احکام را صادر کردهاند از حیث درجه (بدوی یا تجدیدنظر) مساوی باشند، دادگاهی که آخرین حکم را صادر کرده است، صالح است.
اگر دادگاهها از حیث درجه مساوی نباشند (مثلاً برخی احکام در دادگاه بدوی و برخی در دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشند)، دادگاه تجدیدنظر صالح است.
در موارد خاص، مانند تأیید یکی از احکام در دیوان عالی کشور یا مربوط بودن جرایم به حوزههای قضایی مختلف، پروندهها به دیوان عالی کشور ارسال میشوند.
3. رعایت قواعد خاص تعدد جرم
در برخی جرایم، قوانین خاصی برای تعدد جرم وجود دارد. مثلاً در مورد صدور چک، قانون گذار مقررات خاصی برای تعیین مجازات در نظر گرفته است. در این موارد، قاضی باید این قوانین خاص را در صدور رأی ادغامی رعایت کند.
به طور کلی، ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی (ق.م.ا) و ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری (ق.آ.د.ک) به موضوع تعدد جرم و صدور رأی ادغامی پرداختهاند.
4. اعمال ماده ۴۷۷ ق.آ.د.ک
اگر پس از صدور رأی ادغامی، یکی از آراء به استناد ماده ۴۷۷ ق.آ.د.ک (موارد اعاده دادرسی) نقض شود، رأی ادغامی نیز نقض میشود.
در این حالت، دیوان عالی کشور باید وارد رسیدگی ماهوی شود و اگر رأی به محکومیت صادر کند، باید محکومیتهای قبلی را نیز لحاظ کند. اگر رأی به برائت صادر شود، باید نسبت به سایر محکومیتها نیز تصمیم بگیرد.
5. احتساب مجازاتهای قبلی اجرا شده
پس از صدور رأی ادغامی، میزان مجازاتهایی که قبلاً اجرا شدهاند محاسبه میشود. اگر مجازات دیگری باقی مانده باشد، باید اجرا شود.
این موضوع شامل احکامی میشود که هنوز اجرا نشدهاند، در حال اجرا هستند یا حتی اجرا شده و تمام شدهاند.
6. نکات مهم
تعدد جرم شامل جرایمی میشود که فرد مرتکب شده است، حتی اگر برخی از آنها هنوز مورد حکم واقع نشده باشند یا در مراحل مختلف رسیدگی باشند.
صدور رأی ادغامی به معنای ابطال احکام قبلی نیست، بلکه به معنای تجمیع آنها و صدور یک حکم واحد است.
در مواردی که قوانین خاصی برای تعدد جرم وجود دارد (مانند صدور چک)، قاضی باید این قوانین را در صدور رأی ادغامی رعایت کند.
7. مثال عملی
فرض کنید فردی به جرم سرقت، صدور چک بلامحل و کلاهبرداری محکوم شده است. اگر برای هر جرم حکم جداگانهای صادر شده باشد، قاضی میتواند با توجه به ماده ۵۱۰ ق.آ.د.ک، این احکام را ادغام کند و یک حکم واحد صادر نماید.
اگر پس از صدور رأی ادغامی، یکی از احکام (مثلاً سرقت) به استناد ماده ۴۷۷ ق.آ.د.ک نقض شود، رأی ادغامی نیز نقض میشود و دیوان عالی کشور باید مجدداً رسیدگی کند.
تعدد جرم و تکرار جرم
تعدد جرم: زمانی که یک فرد مرتکب چند جرم مختلف میشود، قاضی باید مقررات مربوط به تعدد جرم را رعایت کند. در این موارد، قاضی باید مجازاتهای مربوط به هر جرم را به صورت جداگانه بررسی کند.
تکرار جرم: اگر فردی پس از محکومیت، مجدداً مرتکب جرم شود، قاضی باید مقررات تکرار جرم را اعمال کند. در این حالت، مجازاتها ممکن است تشدید شوند.
اجرای مجازات اشد: در موارد تعدد جرم، فقط مجازات اشد (یعنی سختترین مجازات) قابل اجرا است. اگر مجازات اشد به دلایلی مانند عفو، تعلیق یا تبدیل غیرقابل اجرا شود، مجازات بعدی اجرا نمیشود و پرونده مختومه میشود.
مقررات اجرای مجازات
ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی: این ماده بیان میکند که در صورت تعدد جرم، اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، دادگاه میتواند مجازاتها را به صورت تجمعی تعیین کند، اما فقط مجازات اشد قابل اجرا است.
تخفیف یا تبدیل مجازات: اگر مجازات اشد به دلایلی مانند عفو یا تعلیق غیرقابل اجرا شود، مجازات بعدی اجرا نمیشود. این موضوع در نظریههای حقوقی نیز تأیید شده است.
وثیقه ملکی و بانکی
وثیقه ملکی: اگر وثیقه ملکی باشد، قاضی باید به اداره ثبت دستور دهد تا توقیف از ملک برداشته شود. پس از رفع توقیف، پرونده بایگانی میشود.
وثیقه بانکی: اگر وثیقه به صورت وجه نقد یا ضمانت بانکی باشد، قاضی باید به بانک دستور دهد تا وثیقه آزاد شود و به وثیقهگذار نیز اطلاع داده شود.
ممنوعیت خروج از کشور
در مواردی که دستور ممنوعیت خروج از کشور صادر شده است، قاضی اجرا باید به دادستانی کل اطلاع دهد تا ممنوعیت خروج از کشور لغو شود. این موضوع معمولاً در پروندههایی که قرار نظارت قضایی صادر شده است، اعمال میشود.
تفهیم حقوق و تکالیف
قاضی اجرا موظف است حقوق و تکالیف اشخاص مرتبط با پرونده را به آنها تفهیم کند. این شامل توضیح روند قانونی و اطلاعرسانی به طرفین پرونده است.
در برخی موارد، مانند جرایم عمدی که دسترسی به مرتکب ممکن نیست، قاضی باید به صاحب حق توضیح دهد که چگونه میتواند دیه را از اموال مرتکب یا عاقله دریافت کند.
انتشار حکم محکومیت
در برخی جرایم، به ویژه جرایم اقتصادی، دادگاه مکلف است حکم محکومیت را در رسانه ملی یا روزنامههای کثیرالانتشار منتشر کند. این انتشار به عنوان یک مجازات مستقل در نظر گرفته میشود.
حتی اگر مجازات اصلی تعلیق شود، ممکن است لازم باشد حکم محکومیت منتشر شود. این موضوع به دلیل اهمیت جرایم اقتصادی و تأثیر آنها بر نظم و امنیت جامعه است.
نکات کلیدی
تعلیق مجازات: اگر مجازات اشد تعلیق شود، مجازات بعدی اجرا نمیشود.
عفو: در صورت شمول عفو نسبت به مجازات اشد، مجازات بعدی اجرا نمیشود.
تبدیل مجازات: اگر مجازات اشد به مجازات دیگری تبدیل شود، مجازات بعدی اجرا نمیشود.
جرایم اقتصادی و انتشار حکم
در جرایم اقتصادی که میزان مال موضوع جرم بیش از یک میلیارد ریال باشد، انتشار حکم محکومیت در رسانه ملی یا روزنامههای کثیرالانتشار الزامی است. این انتشار به عنوان یک مجازات مستقل در نظر گرفته میشود و حتی در صورت تعلیق مجازات اصلی، ممکن است لازم باشد.
مهلت واخواهی: اگر رأی به صورت غیابی صادر شود، محکومعلیه ۲۰ روز (برای اشخاص مقیم ایران) یا دو ماه (برای اشخاص مقیم خارج از ایران) فرصت دارد تا نسبت به رأی واخواهی کند. اگر در این مهلت واخواهی نشود، رأی لازمالاجرا میشود.
واخواهی خارج از مهلت: اگر محکومعلیه بعد از انقضای مهلت واخواهی کند، دادگاه باید به درخواست او رسیدگی کند. اگر عذر موجهی برای تأخیر وجود داشته باشد، واخواهی پذیرفته میشود و اجرای حکم متوقف میشود. در غیر این صورت، تقاضای واخواهی رد میشود و حکم اجرا میشود.
ابلاغ واقعی و قانونی: اگر رأی به صورت واقعی به محکومعلیه ابلاغ شده باشد، واخواهی خارج از مهلت مانع اجرای حکم نیست. اما اگر ابلاغ قانونی باشد، واخواهی خارج از مهلت میتواند اجرای حکم را متوقف کند.
تعدد مجازاتها:
مجازاتهای همزمان: اگر محکومعلیه به چند مجازات محکوم شده باشد، در برخی موارد مجازاتها به صورت همزمان اجرا میشوند (مانند حبس و شلاق). اما در مواردی که اجرای همزمان ممکن نباشد، مجازاتها به ترتیب اهمیت اجرا میشوند.
-
ترتیب اجرای مجازاتها:
در تعدد جرایم موجب حد و تعزیر، ابتدا مجازات حد اجرا میشود، مگر اینکه مجازات تعزیر حقالناس باشد و اجرای آن تأخیری در اجرای حد ایجاد نکند.
در تعدد جرایم موجب قصاص و تعزیر، ابتدا قصاص اجرا میشود، مگر اینکه مجازات تعزیر حقالناس باشد و اجرای آن تأخیری در اجرای قصاص ایجاد نکند.
در تعدد جرایم موجب حد و قصاص، اگر اجرای حد موجب تأخیر در اجرای قصاص شود، ابتدا قصاص اجرا میشود.
اجرای مجازاتهای سنگین:
اطلاعرسانی قبل از اجرا: در مورد مجازاتهایی مانند اعدام، قصاص نفس، رجم، صلب و قطع عضو، قاضی اجرای احکام باید حداقل ۴۸ ساعت قبل از اجرای حکم، مراتب را به مقامات و اشخاص مربوطه اطلاع دهد. این مقامات شامل رئیس کل دادگستری استان، قاضی صادرکننده حکم، رئیس اداره زندان، فرمانده نیروی انتظامی، پزشک قانونی و اولیای دم میشوند.
حضور الزامی: حضور برخی از مقامات مانند قاضی صادرکننده حکم، رئیس اداره زندان و فرمانده نیروی انتظامی برای اجرای حکم الزامی است. عدم حضور سایرین مانع اجرای حکم نیست.
تشریفات اجرا: قبل از اجرای حکم، ابزار اجرا (مانند طناب دار برای اعدام) باید به دقت بررسی شود تا از سلامت و آمادهبودن آن اطمینان حاصل شود.
نحوه اجرای قصاص:
حق اولیای دم: در موارد قصاص نفس و عضو، مباشرت در اجرای قصاص حق اولیای دم و مجنیعلیه است. اگر آنها بخواهند، میتوانند شخصاً یا از طریق وکیل اقدام کنند.
واگذاری به مقامات: اگر اولیای دم یا مجنیعلیه به هر دلیلی نتوانند شخصاً قصاص را اجرا کنند، میتوانند این مسئولیت را به مقامات قضایی واگذار کنند. در این صورت، مأمورین اجرای حکم مسئولیت اجرای قصاص را بر عهده میگیرند.
نکات مهم:
توقف اجرای حکم: اگر محکومعلیه در مرحله اجرا ادعا کند که از رأی مطلع نشده است، دادگاه باید این ادعا را بررسی کند. اگر عدم اطلاع محرز شود، مهلت واخواهی از تاریخ اطلاع محاسبه میشود و اجرای حکم متوقف میشود.
حق واخواهی و تجدیدنظر: محکومعلیه حتی پس از انقضای مهلت واخواهی میتواند درخواست تجدیدنظر یا فرجامخواهی کند، اما این درخواستها باید توسط دادگاه بررسی شود.
موارد خاص:
مجازاتهای مالی و غیرمالی: اگر محکومعلیه هم به مجازاتهای مالی و هم به مجازاتهای غیرمالی محکوم شده باشد، معمولاً مجازاتهای غیرمالی (مانند حبس یا اعدام) مقدم بر مجازاتهای مالی اجرا میشوند، مگر اینکه شرایط خاصی وجود داشته باشد.
قصاص نفس و اعدام: اگر محکومعلیه به قصاص نفس و اعدام محکوم شده باشد، فقط قصاص نفس و اعدام اجرا میشود و مجازاتهای دیگر (مانند حبس یا تبعید) به تعویق میافتد.
قاضی اجرای احکام کیفری موظف است قبل از اجرای حکم قصاص نفس، محتوای پرونده را به دقت بررسی کند تا از صحت حکم اطمینان حاصل شود. این بررسی شامل موارد زیر است:
عمدی بودن جنایت: قاضی باید اطمینان حاصل کند که جنایت به صورت عمدی انجام شده است.
شرایط عمومی قصاص: شرایطی مانند بلوغ، عقل، و رشد کیفری محکوم علیه در زمان ارتکاب جرم باید احراز شود.
عدم وجود شبهه: باید اطمینان حاصل شود که هیچ شبههای در وقوع جرم و شرایط مسئولیت کیفری وجود ندارد.
مسلمان بودن مجنیعلیه و محکومعلیه: در صورتی که مجنیعلیه مسلمان باشد و محکومعلیه غیرمسلمان، اجرای قصاص تحت شرایط خاصی ممکن است متوقف شود.
تقاضای عفو
در مواردی که مجازات سالب حیات (مانند اعدام) صادر شده است، محکومعلیه میتواند تقاضای عفو کند. در این صورت:
اجرای حکم تا زمانی که کمیسیون عفو و بخشودگی به تقاضا رسیدگی کند، به تأخیر میافتد.
قاضی اجرای احکام موظف است حداقل یک هفته قبل از اجرای حکم، مراتب را به محکومعلیه تفهیم کند و در صورت تقاضای عفو، تقاضا را به کمیسیون عفو ارسال نماید.
اگر قاضی این مراحل را انجام ندهد، ممکن است محکومعلیه در لحظات آخر تقاضای عفو کند که این موضوع میتواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.
انکار بعد از اقرار
در مواردی که مجازات با اقرار محکومعلیه ثابت شده است، اگر محکومعلیه در هر مرحله (حتی در حین اجرای مجازات) منکر جرم شود:
اجرای حکم متوقف میشود و پرونده برای بررسی به دادگاه ارسال میگردد.
در برخی موارد، مانند مجازاتهای حدی (مانند رجم یا صلب در محارب)، طبق ماده 173 ق.م.ا انکار بعد از اقرار میتواند منجر به سقوط مجازات شود.
عدم شناسایی جانی یا عدم دسترسی به او
در مواردی که مرتکب جنایت شناسایی نشود یا دسترسی به او ممکن نباشد (مثلاً به دلیل فرار یا مرگ):
در تصادفات رانندگی، صندوق تأمین خسارتهای بدنی دیه را پرداخت میکند.
در جنایات منتهی به مرگ، اگر مرتکب شناسایی نشود، دیه از بیتالمال پرداخت میشود.
اگر مرتکب شناسایی شده باشد اما دسترسی به او ممکن نباشد، دیه از اموال مرتکب یا بیتالمال پرداخت میشود.
عکسبرداری و فیلمبرداری از اجرای حکم
هرگونه عکسبرداری و فیلمبرداری از مراسم اجرای قصاص نفس، قصاص عضو، اعدام، رجم، صلب، قطع عضو و شلاق ممنوع است.
تنها در صورت صلاحدید مقام قضایی مجری حکم، فیلمبرداری و عکسبرداری انجام شده و به صورت محرمانه در آرشیو نگهداری میشود.
انتشار خبر اجرای حکم نیز باید با رعایت شرایط خاص و بدون ذکر مشخصات محکومعلیه انجام شود.
اجرای دستور ضبط تأمین
پس از صدور دستور ضبط و قطعیت آن، دستور ضبط بدون نیاز به صدور اجرائیه، در واحد اجرای احکام کیفری اجرا میشود.
در صورت عدم تمکین ضامن، نسبت به شناسایی اموال و توقیف آنها اقدام میشود.
در مواردی که دستور ضبط شامل وثیقه ملکی باشد، ملک به فروش رسیده و مبلغ آن به حساب دولت واریز میشود.
تبدیل تأمین پس از صدور دستور ضبط
پس از صدور دستور ضبط، امکان تبدیل تأمین وجود دارد. به این معنا که میتوان وثیقه یا کفالت را به شکل دیگری تبدیل کرد.
این موضوع به این دلیل است که با صدور دستور ضبط، تأمین به مال دولت تبدیل نمیشود، بلکه دولت حق فروش آن را دارد.
جرایم مربوط به چک
در جرایم مربوط به صدور چک، اگر شاکی ضرر و زیان خود را مطالبه کند، میتوان از محل تأمین ضبط شده، ضرر و زیان شاکی را پرداخت نمود.
این موضوع به این دلیل است که قانونگذار در ماده ۲۳۳ قانون آیین دادرسی کیفری، پرداخت ضرر و زیان شاکی از محل تأمین را مجاز دانسته است.
موقوفی اجرای حکم و تأمین
اگر پس از صدور دستور ضبط، پرونده به دلایلی موقوف یا مختومه شود، دستور ضبط همچنان به قوت خود باقی است.
با این حال، در برخی موارد میتوان تا یک چهارم از وجه قرار ضبط را بازگرداند.