وقف حاج قاسم

وبگاه بصیرتی و مذهبی

صفر تا صد مبحث کلاهبرداری استاد احمدرضا عابدی

صفر تا صد جرم کلاهبرداری حضرت استاد احمدرضا عابدی به کوشش شیخ ابوالفضل مهدوی

دانلود صوت

«جهت سلامتی حضرت استاد عابدی عزیز صلوات بر محمد و آل محمد»

مطالعات

⇵ ☐ روزهای زوج: آدک- تجارت - مدنی حذف
⇵ ☐ روزهای فرد: آدم - مدنی - جزاء حذف
⇵ ☐ 21 مهر؛ جمعه؛ ساعت ۱۰ صبح؛ مرکز آموزش قوه قضائیه قم

متن کتاب الهی نامه حضرت علامه حسن زاده آملی

بسم الله الرحمن الرحیم
إلهی، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!
إلهی، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
إلهی، «یا مَن یعفو عن الکثیر و یعطی الکثیر بالقلیل»، از زحمت کثرتم وا رَهان، و رحمتِ وحدتم ده!
إلهی، سالیانی می‌پنداشتم که ما حافظ دین توایم، «أستغفِرُکَ اللهُمَّ !» در این لیل‍ة الرّغائب 1390 ه.ق. فهمیدم که دین تو حافظ ماست، «ألحمدک اللهُمّ!».
إلهی، چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است، و چگونه سخن گویم که خِرَد مدهوش و بیهوش است.
إلهی، ما همه بی‌چاره‌ایم و تنها تو چاره‌ای، و ما همه هیچ کاره‌ایم و تنها تو کاره‌ای.
إلهی، از پای تا فرقم، در نور تو غرقم. «یا نورَ السموات و الأرض، أنعَمْتَ فَزِدْ!»
إلهی، شأن این کلمۀکوچک که به این علوّ و عظمت است، پس «یا علی یا عظیم»، شأنِ متکلّمِ این همه کلمات شگفت لاتتناهی چون خواهد بود؟
إلهی، وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم!
إلهی، چون تو حاضری چه جویم، و چون تو ناظری چه گویم؟
إلهی، چگونه گویم نشناختمت که شناختمت، و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت.
إلهی، چون عوامل طاحونه،‌ چشم بسته و تن خسته‌ام؛ راه بسیاری می‌روم و مسافتی نمی‌پیمایم. وای من اگر دستم نگیری و رهایی‌ام ندهی!
إلهی، خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مدّ است؛«یا باسط» بسطم ده و «یا قابض» قبضم کن!
إلهی، دست با ادب دراز است و پای بی ادب؛ «یا باسِطَ الیدَینِ بِالرَّحْمَة، خُذْ بیدی!»
إلهی، بسیار کسانی دعوی بندگی کرده‌اند و دم از ترک دنیا زده‌اند، تا دنیا بدیشان روی آوَرْد، جز وی همه را پشت پا زده‌اند. این بندۀ در معرض امتحان در نیامده شرمسار است، به حق خودت «ثَبِّتْ‌ قلبی علی دینک!»
إلهی، ناتوانم و در راهم و گردنه‌های سخت در پیش است و رهزن‌های بسیار در کمین و بارِ گران بر دوش. یا هادی (إهدنا الصراط المستقیم* صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضّالین!)
إلهی، از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده‌ام، از انس و جان شرمنده‌ام، حتی از روی شیطان شرمنده‌ام، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد، ناپایدار.
إلهی، رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم، تو از ما بگذر!
إلهی، عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد؟
إلهی، عارفان گویند «عَرِّفْنی نَفْسَک»، این جاهل گوید «عَرِّفنی نَفْسی!»
إلهی، اهل ادب گویند به صدرم تصرفی بفرما، این بی ادب گوید بر بطنم دست تصرّفی نِه!
إلهی، در راهم؛ اگر در باره ام گویی (لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)، چه کنم؟
إلهی، آزمودم تا شکم دایر، دل بایر است. «یا مَن یحیی الأرض المیته» دلِ دایرم ده!
إلهی، همه گویند خدا کو، حسن گوید جز خدا کو.
إلهی، همه از تو دوا خواهند، و حسن از تو درد خواهد.
إلهی، آن خواهم  که هیچ نخواهم.
إلهی، اگر تقسیم شود به من بیش از این که دادی نمی رسد، «فَلَکَ الْحَمد!»
إلهی، همه گویند بده، حسن گوید بگیر.
إلهی، همه سرِ آسوده خواهند، و حسن دلِ آسوده.
إلهی، همه آرامش خواهند، و حسن بی تابی؛ همه سامان خواهند؛ و حسن بی سامانی.
إلهی، چون در تو می نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم.
إلهی، از من برهان توحید خواهند، و من دلیل تکثیر.
إلهی، از من پرسند توحید یعنی چه، حسن گوید تکثیر یعنی چه.
إلهی، از نماز و روزه ام توبه کردم، به حق اهل نماز و روزه ات توبۀ این نا اهل را بپذیر!
إلهی، به فضیلت، سینۀ بی کینه ام دادی، به جودت شرح صدرم عطا بفرما!
إلهی، عقل گوید «الحَذَر الحَذَر!» عشق گوید «العَجَل العَجَل!» ضعیفِ ظَلوم و جهول کجا، و واحد قهّار کجا.
إلهی، آن که از خوردن و خوابیدن شرم دارد، از دیگر امور چه گوید.
إلهی، اگر چه درویشم، ولی داراتر از من کیست، که تو دارایی منی.
إلهی، در ذاتِ خودم متحیرم تا چه رسد در ذاتِ تو.
إلهی، نعمت سکوتم را به برکت (والله یضاعِفُ لمَن یشاء- بقره/261) أضعافِ مضاعفه گردان!
إلهی، به لطفت دنیا را از من گرفته ای، به کرَمَت آخرت را هم از من بگیر!
إلهی، روزم را چو شبم روحانی گردان، و شبم را چون روز نورانی!
إلهی، حسنم کردی، احسنم گردان!
إلهی، دندان دادی، نان دادی، جان دادی، جانان بده!

فهرست سایت‌های پژوهش

#معرفی_پایگاههای_پژوهشی_مقالات و کتاب


۱. قائمیه ghbook.ir

بیش از 15 هزار جلد کتاب با دسته بندی موضوعی و به 8 فرمت جهانی وورد پی دی اف اندروید ای او اس و ... قرار داده است که بسیار سایت مفید و پر کاربردی می باشد. 

۲. المکتبه الشیعه http://www.shiaonlinelibrary.com

این سایت همان مکتبه اهل بیت نسخه 1 است که کتابهای آن را در بخش الکتب می شود یافت. 

۳. پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران Lib.ir

۴. گنج ؛ پایگاه اطلاعات علمی ایران https://ganj.irandoc.ac.ir

۵. کتابخانه دیجیتال نور http://www.noorlib.ir/view/fa/default 

مرکز نور کتابهای موجود در نرم افزار های خود را در سایت عرضه کرده و قابلیت دانلود 30 صفحه از کتاب را دارد شرط استفاده از این سایت عضویت و پرداخت هزینه می باشد 

۶. کتابخانه مدرسه فقاهت http://lib.eshia.ir

کتابخانه مدرسه فقاهت در موضوعات مختلف تاریخی، علوم قرآنی تفسیر علوم حدیث و فقه کتابها را رایگان با قابلیت جست و جو در متن و کپی به کاربران ارائه میدهد 

۷. التفسیر http://www.altafsir.com/ 

این سایت کتابهای تفسیری و تجوید و ... را به زبان عربی ارائه می دهد. 

۸. مکتبه الوقفیه http://waqfeya.com

از بهترین سایتهای کتابخانه ای به زبان عربی که در موضوعات مختلف کتابهای مرجع بسیاری را دارد 

۹. المکتبه الشامله shamela.ws

۱۰. کتابخانه دیجیتالی دفتر تبلیغات قم http://dl.islamicdoc.com/faces/home.jspx 

زیر نظر دفتر تبلیغات قم می باشد تعداد زیادی منابع را ارائه می دهد 

۱۱. کتابخانه کتاب پدیا ( کتابهای تخصصی عربی) http://www.ketabpedia.com

۱۳. کتابخانه دیجیتالی تبیان https://library.tebyan.net

۱۳.کتابخانه یعسوب الدین http://www.yasoob.com

بیش از 3 هزار منبع از شیعه و سنی در موضوعات مختلف  

۱۴. دایره المعارف بزرگ اسلامی https://www.cgie.org.ir

۱۵. دانشنامه جهان اسلام http://rch.ac.ir/home 

۱۶. پایگاه مقالات علوم قرآن و حدیث https://maarefnet.ir

۱۷. جامع علوم و معارف قرآن ، مقالات قرآنی https://quran.isca.ac.ir/fa/article/Index

۱۸. پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام http://www.pajoohe.com/fa

۱۹. سایت پارس قرآن http://www.parsquran.com 

۲۰. اندیشه قم http://www.andisheqom.com 

۲۱. قرآن اِستادیز http://www.quranstudies.ir

۲۲. اهل بیت http://www.ahlolbait.com

۲۳. پایگاه اطلاع رسانی اسلامی پارسا http://islamicdatabank.com

۲۴. حدیث نت http://www.hadith.net

۲۵. شهر حدیث http://hadithcity.com

۲۶. جست و جوگر حدیثی میزان http://mizan.hadith.net  

اگر به دنبال یافتن حدیثی در موضوع خاص یا از معصوم خاص باشید این سایت کمک خوبی برای یافتن حدیث می باشد.  

۲۷. پرسمان http://www.porseman.org

۲۸. مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی http://www.pasokhgoo.ir

۲۹. پایگاه پاسخگویی به شبهات http://x-shobhe.com 

۳۰. تبیان http://www.tbyane.net

۳۱. تنزیل http://tanzil.net/#19:1 

۳۲. شیعه سرچ http://www.shiasearch.com/fa/فارسی.html 

۳۳. امام علی imamalin.net

۳۴. الشیعه http://farsi.al-shia.org 

۳۵. مرکز اطلاع رسانی غدیر http://www.ghadeer.org/Home 

۳۶.الجامعه الاسلامیه http://www.uofislam.net/uofislam

۳۷. دانشنامه اسلامی http://wiki.ahlolbait.com/صفحهٔ_اصلی 

۳۸. ویکی فقه http://fa.news.wikifeqh.ir/wiki/index.php 

۳۹. ویکی شیعه http://fa.wikishia.net/view/صفحهٔ_اصلی 

۴۰. اسلام کوئست http://www.islamquest.net/fa

۴۱. اسلام پدیا http://islampedia.ir/fa 

۴۲. پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی https://www.sid.ir/fa/journal

۴۳. بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی http://iranemoaser.ir

۴۴. پایگاه تخصصی نهج البلاغه http://www.balaghah.net 

۴۵. واژه یاب https://www.vajehyab.com

۴۶. آبادیس https://dictionary.abadis.ir

علاوه بر لغتنامه های فارسی لغت و متون انگلیسی و سایر زبان ها را نیز ترجمه می کند 

۴۷. گوگل ترنسلیت https://translate.google.com

۴۸. اصطلاح نامه علوم اسلامی https://thesaurus.isca.ac.ir  

۴۹. پژوهه ؛ بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی http://pajoohe.ir

۵۰. پرتال جامع علوم انسانی ensani.ir

۵۱. حوزه نت hawzah.net

۵۲. مقالات https://www.magiran.com

۵۳. پایگاه مجلات تخصصی https://www.noormags.ir

54. پیشخوان برخط اجرای نرم افزارهای نور https://abrenoor.ir

55. پایگاه مطالعات انقلاب اسلامی http://negaresh57.whc.ir



فایل نمودار دروس مکاسب و کفایه پایه نهم


بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران

انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند.
در چنین نقطه‌ی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.
بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد.
این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

 ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی (۱)
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

 پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ی انقلاب و چهل دهه‌ی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست‌وپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.

 شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشه‌زنده‌ی انقلاب اسلامی
برای همه‌چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

 دفاع ابدی از نظریه‌ی نظام انقلابی
انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل میشمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

 جمهوری اسلامی و فاصله‌ی میان بایدها و واقعیتها
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمان‌خواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.

 انقلاب اسلامی؛ مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ی اوّل را شلّیک نکرده و در همه‌ی موارد، پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ی عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.

 برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

 آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.

ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

 تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار»؛ پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر
پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادی‌خواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ی رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین‌گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله‌ی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ی امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمیشد.

 مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم»؛ عامل عزت و پیشرفت ایران در همه‌ی عرصه‌ها
به‌رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید.

* برکات بزرگ انقلاب اسلامی:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده‌ی ملّی را که جان‌مایه‌‌ی پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه‌ی مدیریّت کرد؛ روحیه‌ و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:

 یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

 دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روزبه‌روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فنّاوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

 سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه‌ی خدمت‌رسانی
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.

 چهار) ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله‌ی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ی جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ی محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این‌گونه، روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ی کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

 پنج) سنگین کردن کفه‌ی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
خامساً: کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیّه‌ی زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّق‌ترین حاکمیّتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه‌جای کشور، و از مناطق مرفّه‌نشین شهرها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.

 شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ی آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.

 هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان‌خوار و جنایت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده‌ی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به‌شمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست‌اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ی دوباره‌ی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.

* انقلاب چهل‌ساله و گام بزرگ دوم
جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ی انقلاب اسلامی است؛ انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.

محصول تلاش چهل‌ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فنّاوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلّول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.

 اقتدار انقلاب اسلامی و تغییر چالشها و شکست مستکبران
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.

 جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفته‌ی اسلامی
امّا راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه‌ی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته‌ی اسلامی بسازند.

 نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکته‌ی مهمّی که باید آینده‌سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.

مهم‌ترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ ‌سال که بخش مهمّی از آن نتیجه‌ی موج جمعیّتی ایجادشده در دهه‌ی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه‌ی انقلابی رشد کرده و آماده‌ی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.

 فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور
به‌جز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبه‌نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده‌نشده‌ی طبیعی و انسانی در رتبه‌ی اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهه‌ی دوّم چشم‌انداز، باید زمان تمرکز بر بهره‌برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده‌نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.

* گام دوم و سرفصلها و توصیه‌های اساسی در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی میکنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.

امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
و امّا توصیه‌ها:

 یک) علم و پژوهش
۱) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبه‌ی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه‌ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشته‌های حسّاس و نوپدید به رتبه‌های نخستین ارتقاء داد، همه‌وهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته‌ایم و این نعمت بزرگی است که به‌خاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.

امّا آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی‌شده، با همه‌ی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراین‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

 دو) معنویّت و اخلاق
۲) معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم می‌آفریند.

شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراین‌باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوه‌ی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.

ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به چشم خود می‌بینیم. دستگاه‌های مسئول حکومتی دراین‌باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره‌ی پیش‌ِرو باید دراین‌باره‌ها برنامه‌های کوتاه‌مدّت و میان‌مدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.

 سه) اقتصاد
۳) اقتصاد: اقتصاد یک نقطه‌ی کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ی قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی‌ بر تولید انبوه و باکیفیّت، و توزیع عدالت‌محور، و مصرف به‌اندازه و بی‌اسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به‌خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.

انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه‌ها‌ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی‌اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.

مهم‌ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده‌ی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه‌های حکومتی است. نتیجه‌ی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه‌ی ضعیف و امثال آن است.

راه‌حلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه‌های اجرائی برای همه‌ی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درون‌زایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برون‌گرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راه‌حل‌ها است. بی‌گمان یک مجموعه‌ی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ‌رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد.

جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.

 چهار) عدالت و مبارزه با فساد
۴) عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده‌ی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ی حکومتها عارض شود، زلزله‌ی ویرانگر و ضربه‌زننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائی‌تر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّی‌تر و بنیانی‌تر از دیگر نظامها است. وسوسه‌ی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَوی‌ترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیر‌‌المؤمنین (علیه‌السّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه‌ی زهد انقلابی و ساده‌زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه‌گانه حضور دائم داشته باشد و به‌معنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاه‌های حکومتی.

البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطانِ حرص برحذر باشند و از لقمه‌ی حرام بگریزند و از خداوند دراین‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیع‌الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.

عدالت در صدر هدفهای اوّلیّه‌ی همه‌‌ی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه‌ای مقدّس در همه‌ی زمانها و سرزمین‌ها است و به‌صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) میسّر نخواهد شد ولی به‌صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه‌ای بر عهده‌ی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌ای کوتاه رفت؛ و البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئه‌ی واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی که اکنون برنامه‌ی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.

با این همه، اینجانب به جوانان عزیزی که آینده‌ی کشور، چشم‌انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصله‌‌ای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به‌طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به‌هیچ‌رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.

 پنج) استقلال و آزادی
۵) استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

 شش) عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
۶) عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ی جهانی، امروز شاهد پدیده‌هایی است که تحقّق یافته یا در آستانه‌‌ی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه‌ی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.

اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

 هفت) سبک زندگی
۷) سبک زندگی: سخن لازم دراین‌باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به همین جمله اکتفا میکنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.

در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمن‌شکن ملّت عزیز در بیست‌ودوّم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکّر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق میسایم. سلام بر حضرت بقیّة‌الله (ارواحنافداه)؛ سلام بر ارواح طیّبه‌ی شهیدان والامقام و روح مطهّر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ی ملّت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.

دعاگوی شما   
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۷

https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41652/C/13971121_0141652.jpg

۱) تیترهای میانی متن، جزو بیانیه نبوده و صرفاً برای دسته‌بندی مطالب قرار داده شده است.

نمونه سوالات

کدام گزینه در مورد انقلاب اسلامی ایران صحیح میباشد؟

الف) مردم ایران تنها ملت زیر ستمی بودند که انقلاب نمودند

ب) مردم ایران تنها ملتی هستند که انقلاب آنها باعث تغییر حکومت شده است

ج) انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی است که یک چله را بدون خیانت به آرمان هایش پشت سرنهاده است

د)هیچ کدام از موارد


در بیانیه گام دوم انقلاب، ورود به دومین مرحله در کدام گزینه ی زیر اعلام شده است؟

الف) خودسازی

ب)جامعه پردازی

ج) تمدن سازی

د) همه موارد


در بیانیه گام دوم انقلاب، فرایند چهل سال دوم انقلاب اسلامی با چه ویژگی ای قید شده است؟

الف) فرایند بزرگ و ایرانی

ب) فرایند بزرگ و اسلامی

ج) فرایند بزرگ و منطقه ای

د) فرایند بزرگ و جهانی


غفلت از راهبرد «شناخت گذشته و درس گرفتن از تجربه ها» چه نتیجه ای خواهد داشت؟

الف) دروغها به جای حقیقت خواهند نشست

ب) آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت

ج) باعث می شود حقیقت را از دشمن بشنویم

د) گرینه الف و ب صحیح است


رهبر معظم انقلاب نسبت به کارکرد کدام موضوع در کشورعلیرغم دستاوردهای بسیار زیاد آن در گام اول انقلاب و قابل مقایسه نبودن آن با دوره های پیشین – ابراز نارضایتی نموده اند؟

الف) تولید علم و فناوری

ب) عدالت

ج)ارتقاء بینش سیاسی آحاد مردم

د) معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه


برای مقابله با تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران چشم امید به چه کسانی است؟

الف) جوانان

ب) دولت

ج) قوه قضائیه

د) قوه مقننه


در مورد تعامل و رویارویی با آمریکا کدام گزینه صحیح است؟

الف) در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست

ب) محصول مذاکره با آمریکا زیانهای مادی میباشد

ج) محصول مذاکره با آمریکا دارای زیانهای معنوی میباشد

د) همه موارد صحیح است


بیانیه گام دوم انقلاب، وظیفه دستگاههای نظارتی و دولتی را در قبال مبارزه با فساد چه میداند؟

الف) با قاطعیت و حساسیت، از تشکیل نطفه ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کند

ب) معرفی مفسدین به قوه قضائیه

ج) معرفی مفسدین به عموم مردم

د) همه موارد صحیح است

آزمون یک

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

ویدیو های روش تحقیق و مهارت روش تحقیق و پایان نامه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

16 پیامد گناه

عوامل و آثار گناه

بی‌گمان، دست زدن به گناهان، پی‌آمدهایی دارد که شایسته است انسان برای جلوگیری از آنها، روح پاکش را به گناه آلوده نسازد. برخی از این آثار عبارتند از:

۱. محروم شدن از نماز شب

گناه رشته پیوند خالق و مخلوق را می‌گسلد. چنان‌که فاصله‌ای میان حرکت کارد و بریده شدن گوشت نیست؛ میان گناه و اثر آن نیز فاصله‌ای نیست و اثرش به زودی نمایان می‌شود. امام صادق ( علیه السلام ) درباره تأثیر گناه در محروم شدن از نماز شب می‌فرماید:



إِنَّ الرَّجُلَ یُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ صَلاةَ اللَّیْلِ وَإِنَّ الْعَمَلَ السَّیِّئَ أَسْرَعُ فِی صاحِبِهِ مِنَ السِّکِّینِ فِی اللَّحْم‏.(۱)

به‌راستی که شخص، مرتکب گناه می‌شود و بر اثر آن، از نماز شب محروم می‌گردد و هر آینه اثر کار بد در [روح و جان] صاحبش سریع‌تر از اثر کارد در گوشت است.



۲. دوری از رحمت الهی

گناه‌کار مشمول رحمت الهی قرار نمی‌گیرد. خداوند درباره گروهی از بنی‌اسراییل می‌فرماید: پس آنان را به سبب پیمان‌شکنی‌شان لعنت کردیم (۲) لعنت خدا یعنی دور ساختن از رحمت خویش. بر این اساس خداوند درباره توبه‌کننده می‌فرماید: {فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْه‏} (مائده: ۳۹) توبة خدا بر بندگان به معنای بازگشت رحمت او به آنان است. بنابراین گناهکار قبل از توبه از رحمت خداوند دور بوده است.(۳)



۳. اجابت نشدن دعا

گناه، مانع استجابت دعا است. امام باقر ( علیه السلام ) می‌فرماید:

إِنَّ الْعَبْدَ یَسْأَلُ اللهَ الْحَاجَةَ فَیَکُونُ مِنْ شَأنِهِ قَضَاؤُهَا اِلی أَجَل قَریبٍ اَوْ اِلی وَقْتٍ بَطِی‌ءٍ فَیُذْنِبُ الْعَبدُ ذَنْباً فَیَقُولُ الله ـ تَبَارَک وَتَعالی ـ لِلْمَلَکِ لاتَقْضِ حاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ إِیّاها فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطی وَاسْتَوجَبَ الْحِرْمانَ مِنّی.

همانا بنده از خدا حاجتی می‌خواهد که [خداوند] در نظر دارد دیر یا زود آن را برآورد. پس آن بنده، گناهی مرتکب می‌شود و خدای تعالی به فرشته می‌گوید: حاجتش را برآورده مساز و او را از آن محروم دار؛ زیرا خشمم را برانگیخت و سزاوار محرومیت از درگاه ما شد.



حضرت علی ( علیه السلام ) نیز گناه را مانع اجابت دعا می‌داند و می‌فرماید:

« اَلْمَعْصِیَةُ تَمْنَعُ الإِجَابَة ».(۴)

شخصی از حضرت امیر پرسید: چگونه است که ما دعا می‌کنیم، اما اجابت نمی‌شود؟ حضرت در پاسخش فرمود: دل‌های شما در هشت جا خیانت کردند: خدا را شناختید، اما حق واجب او را بر خودتان ادا نکردید. از این رو، آن معرفت به کار شما نیامد؛

به پیامبر خدا ایمان آوردید، آن‌گاه با سنت و روشش مخالفت کردید و شریعتش را از میان بردید؛ پس پی‌آمد ایمان‌تان چه شد؟

کتاب خدا بر شما فرود آمد، آن را خواندید، اما بدان عمل نکردید و گفتید: به گوش و دل می‌پذیریم، اما با آن مخالفت کردید؛

گفتید: ما از آتش دوزخ می‌ترسیم، اما همواره با گناهان خود به سوی دوزخ می‌روید. پس ترس شما کجا رفت؟

گفتید: ما مشتاق بهشتیم، اما همواره به کارهایی دست می‌زنید که شما را از بهشت دور می‌سازند؛ پس علاقه و شوق شما به بهشت کجاست؟

نعمت خدای خود را خوردید، اما از او سپاس‌گزاری نکردید. خداوند شما را به دشمنی با شیطان دستور داد و فرمود: {إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا}؛ « همانا شیطان، دشمن شماست؛ شما نیز او را دشمن گیرید. » (فاطر: ۶) اما شما به زبان با او دشمنی کردید و در عمل، به دوستی با او برخاستید.

عیب‌های مردم را در برابر دیدگانتان قرار دادید و عیب‌های خود را پشت سر انداختید و از این رو، کسی را نکوهش می‌کنید که خود به نکوهش در آن‌باره، سزاوارترید. پس چگونه دعای شما مستجاب شود با اینکه درهای [اجابت] دعا و راه‌های آن را بر خود بسته‌اید؟ پس از خداوند بترسید و کارهایتان را اصلاح و به معروف، امر و از منکر، نهی کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند.(۵)



امام سجاد ( علیه السلام ) در روایتی به برخی از گناهانی که مانع پذیرش دعا می‌شوند اشاره کرده‌اند:

وَالذُّنُوبُ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعاءَ: سُوءُ النِّیَّةِ وَخُبْثُ السَّریرةِ وَالنِّفَاقُ مَعَ الإخوانِ وَتَرْکُ التَّصْدِیقِ بِالاجابَةِ وَتَأخِیرُ الصَّلواتِ المَفْرُوضاتِ حَتَّی تَذهَبَ اَوْقَاتُها وَتَرْکُ التَّقَرُّبِ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِالْبِرِّ وَالصَّدَقَةِ وَاسْتِعْمالُ البَذاءِ وَالْفُحشِ فِی الْقَولِ.(۶)

آن گناهانی که دعا را باز می‌گرداند، بددلی، بدطینتی، دورویی با برادران ایمانی، ایمان نداشتن به اجابت دعا، تأخیر در نمازهای واجب به‌گونه‌ای که وقت آن بگذرد، نزدیک نشدن به خدای ـ عزّوجلّ ـ با نیکی و صدقه و سرانجام، بد زبانی است.

همچنین در دعای کمیل آمده است: « خدایا! بیامرز برایم گناهانی را که از [استجابت] دعا جلوگیری می‌کند ».



۴. گریز از حق‌

پیروی آدمی از خواهش‌های نفسانی، او را از پیمودن راه کمال و فضیلت بازمی‌دارد و به سراشیبی سقوط می‌اندازد. گناه‌کاری سبب گرفتار شدن انسان به کژباوری و انکار مقدسات دینی می‌شود. قرآن کریم در این‌باره به صراحت می‌فرماید:

{ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّوای‏ أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُن‏} (روم: ۱۰)

سرانجام کسانی که کارهای زشت کردند، آن بود که آیات خدا را تکذیب و مسخره می‌کردند.



۵. گمراهی و هلاکت

قرآن مجید برای جلوگیری از گرفتاری انسان در دام هوا، به او چنین هشدار می‌دهد: {وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی‏ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللَّه‏}؛ « از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می‌سازد. » (ص: ۲۶)

امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) نیز در سخنی کوتاه و رسا در همین زمینه می‌فرماید: « مَنْ أَطَاعَ هَوَاهُ هَلَکَ » (۷)؛ « کسی که از هوای نفس خود پیروی کند، هلاک می‌گردد ».



این سخن ارزشمند حضرت علی ( علیه السلام ) نیز از پی‌آمد بسیار زیان‌بار پیروی از گناه خبر می‌دهد:

إِقْمَعُوا هَذِهِ النُّفُوسَ فَإِنَّهَا طَلعَةٌ إِنْ تُطِیعُوهَا تُزِغْ بِکُمْ اِلی شَرِّ غَایَةٍ.(۸)

این نفس‌های سرکش را مهار کنید که لجام‌گسیخته و خودسَرند و اگر از آنها پیروی کنید و به دنبالشان بروید، شما را به بدترین پرتگاه می‌افکند.



قرآن مجید، بی‌ایمانی و گمراهی کافران را پی‌آمد پیروی آنان از هوای نفس می‌شمرد:

{فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنْها مَنْ لا یُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدی‏} (طه: ۱۶)

آن کسی که به روز جزا ایمان نیاورده و از هوای نفس خود پیروی کرده است، تو را از ایمان به خدا باز ندارد که هلاک خواهی شد.



۶. عذاب‌های اخروی

خداوند در آیه‌ای از قرآن مجید، درباره عذاب‌های اخروی گناهان می‌فرماید:

{وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُون‏} (نمل: ۹۰)

و آنان را که کارهای بد می‌کنند در آتش سرنگون سازد و شما را جز بر اساس کارهایی که کرده‌اید، کیفر ندهند.



وضع گناهکاران در آخرت، در آیه دیگری چنین توصیف می‌شود:

{یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنیهِ (۱۱) وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخیهِ (۱۲) وَ فَصیلَتِهِ الَّتی‏ تُؤْویهِ (۱۳) وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجیهِ (۱۴) کَلاَّ إِنَّها لَظی‏ (۱۵) نَزَّاعَةً لِلشَّوی(۱۶)‏ } (معارج: ۱۱ـ ۱۶)

گناه‌کار، دوست دارد فرزندانش را در برابر عذاب آن‌روز فدا کند و زنش و برادرش را و عشیره‌اش که همیشه از او حمایت می‌کرد و همه آنها که در روی زمین‌اند، بلکه نجات یابد. اما هرگز چنین نیست. شعله‌های آتش سوزان است، پوست سر را می‌کند.

قرآن در آیه کریمه دیگری از وضع ظاهری گناهکاران در آن روز پرده برمی‌دارد و می‌فرماید:

{تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فیها کالِحُون‏} (مؤمنون: ۱۰۴)

آتش، چهره‌هایشان را می‌سوزاند و لبانشان آماس کرده و برگشته است.

افزون بر اینها، چهره گناه‌کاران در قیامت دگرگون می‌شود. معاذ بن جبل می‌گوید: در منزل ابوایوب انصاری در محضر رسول خدا ( صلی اللّه علیه و آله وسلم ) بودم. از آن حضرت پرسیدم: منظور از این آیه چیست؟ {یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً }؛ « روز قیامت در صور دمیده می‌شود، پس مردم گروه گروه می‌آیند. » (نبأ: ۱۸)

آن حضرت در پاسخ فرمود:

ده گروه از امت من در قیامت با چهره‌های مخصوصی از سایرین متمایز هستند و با این حال وارد صحنه می‌شوند. گروهی به صورت میمون یا خوک یا واژگونه یا کور یا گنگ و کر و گروهی زبانشان را می‌جوند و از دهانشان چرک می‌ریزد که همه را ناراحت می‌کند. بعضی بدتر از مردار گندیده، گروهی پوشیده به لباس‌های آتشین و مس گداخته و چسبان، برخی با دست و پای بریده و گروه دیگر آویخته شده بر دارهای آتشین.

گروه اول، سخن‌چین‌ها هستند، گروه دوم، حرام‌خورهایند، گروه سوم رباخوارند، گروه چهارم قاضیان ستمگر هستند، گروه پنجم از خودراضی و خودبینان هستند، گروه ششم علما و قاضیان بی‌عمل می‌باشند، گروه هفتم آزاردهندگان به همسایه‌اند، گروه هشتم جاسوس‌های نزد ظالم هستند، گروه نهم شهوت‌رانان و کسانی که حقوق خدا را از اموالشان نمی‌پردازند و گروه دهم متکبران می‌باشند.(۹)



۷. عذاب دنیوی

مصیبت‌های دنیایی از دیگر پی‌آمدهای گناه به شمار می‌رود. سخن ارزشمند علامه طباطبایی ( رحمه الله ) در این‌باره خواندنی است:

انسان مانند سایه انواع موجودات، وجودش مرتبط با سایر اجزای عالم است و اعمالی که از او سر می‌زند با سایر اجزای عالم که محیط به او است ارتباط کامل دارد، به طوری که اگر حرکاتش صالح و سازگار با اجزاء و موجودات باشد، آن موجودات نیز سازگار با او خواهند بود و برکات به سویش سرازیر خواهد شد و اگر سازگار نباشد عالم نیز با او سازگاری نداشته و در نابود ساختن او سعی خواهد نمود. (۱۰)

قرآن مجید می‌فرماید: « و هر مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خودتان است و [خدا] از بسیاری [از گناهان شما] درمی‌گذرد ».



امام صادق ( علیه السلام ) نیز در این‌باره چنین فرمود:

هیچ رگی از بدن نمی‌جهد و هیچ نکبتی نمی‌رسد و هیچ سردرد و بیماری دیگری عارض کسی نمی‌شود مگر به خاطر گناهی است که کرده، سپس آن حضرت این آیه شوری را تلاوت نمود و در معنای آن فرمود: یعنی آنچه که از عقوبتش صرف‌نظر می‌کند بیشتر از آن گناهانی است که عقوبتش را به گناه‌کار می‌چشاند.(۱۱)



این آیات نیز همین نکته را باز می‌گوید:

و چه بسیار شهرهایی را که [مردم آنها] ستم‌کار بودند، هلاک کردیم و [اینک دیوارهای] آنها بر سقف‌هایشان فرو ریخته است و [چه بسیار] چاه‌های رها شده و کاخ‌های برافراشته [که صاحبانشان هلاک شده‌اند].(۱۲)

و خدا مثلی زده است: شهری را که امنیت و آرامش داشت و رزق آن به فراوانی از هر نقطه بدان می‌رسید؛ پس نعمت‌های خدا را ناسپاسی کردند و خدا هم به سزای آنچه می‌کردند طعم گرسنگی و ترس فراگیر را به آنان چشانید.(۱۳)



از امام صادق ( علیه السلام ) درباره این آیه چنین روایت شده است:

قبل از شما قریه‌ای بود که خداوند در زندگی به آنان گشایش داده بود تا اینکه طغیان کردند و بعضی به بعضی دیگر گفتند: اگر به چیزی از این نان‌ها روی آوریم و آن را وسیلة استنجا قرار دهیم، برای ما از سنگ نرم‌تر خواهد بود و چون چنین کردند، خداوند جنبنده‌های کوچک‌تر از ملخ را بر سرزمین‌های آنان فرستاد و آنها همه چیزهایی که خداوند آفریده بود از درخت و غیر آن را خوردند. در نتیجه سختی به جایی رسید که آنان به همان نان‌هایی که با آن استنجا کرده بودند، روی آوردند و آنها را خوردند و آن همان قریه‌ای است که خداوند فرموده است: {وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّة...} (نحل: ۱۱۲).(۱۴)

اگر گناه در جامعه‌ای رواج یابد، خداوند آن جامعه و مردمان خوش‌گذران و گناهکار را نابود می‌کند؛ چنان‌که در این آیه از قرآن آمده است:

{وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیرا} (اسراء: ۱۶)



چون بخواهیم قریه‌ای را نابود کنیم، خوش‌گذرانان و عیاشانشان را وامی‌داریم تا در آنجا گناه کنند وعذاب خدا بر آنان محقق شود و یک‌سره آنجا را ویران کنیم.

خداوند همچنین در آیه دیگری می‌فرماید: {فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِم‏}؛ « پس آنها را به سبب گناهانشان نابود کردیم ». (انعام: ۶)

و یا در جای دیگر می‌فرماید: « پس پروردگارشان به سبب گناهانشان برسرشان عذاب آورد و با خاک یکسانشان ساخت ».

امام علی ( علیه السلام ) نیز درباره گرفتار شدن اقوام به عذاب الهی بر اثر ارتکاب گناه می‌فرماید:

وَاحْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالاُمَمِ قَبْلَکُمْ مِنَ الْمَثُلاتِ بِسُوءِ الاَفْعَالِ وَذَمِیمِ الأَعْمَالِ فَتَذَکَّرُوا فِی الْخَیْرِ وَالشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ وَاحْذَرُوا أَنْ تَکُونُوا أَمْثَالَهُمْ.(۱۵)

و بترسید از آن عذاب‌ها و کیفرهای سختی که بر اثر زشت کاری‌ها و اعمال بد به ملت‌های پیش از شما رسید و درنیکی و بدی، احوال آنها را یاد آور شوید و بترسید که که همانند آنان گردید.



۸. تسلط بیگانگان بر سرزمین اسلامی

یکی از آثار و پی‌آمدهای رواج گناه، رخنه و نفوذ تدریجی بیگانگان و تسلط آنان بر ممالک اسلامی است.

ماجرای اندلس و چیرگی دشمنان بر مسلمانان و نابودی آنان در جنوب غربی اروپا بر اثر غرق شدنشان در گرداب گناهان، نمونه‌ای عبرت‌آموز در این زمینه است.

طارق بن زیاد از سوی موسی بن نصیر، فرمانده منصوب خلفای اموی در افریقا، فرمان یافت که اسپانیا را فتح کند. وی از راه تنگه جبل الطارق به خاک اسپانیا وارد شد و توانست به کمک سپاه دوازده هزار نفری خود، شهرهای اسپانیا را یکی پس از دیگری فتح کند و حدود هشتصد سال در آنجا حکم راندند. هم‌اکنون نیز آثار تاریخی‌شان مانند مسجد قرطبه، قصر اشبیلیه، مسجدالحمراء و قصرالحمراء، منبع درآمد خوبی برای کشور اسپانیاست. هنگامی که اسپانیا در دست مسلمانان بود، مسیحیت با امکانات و نقشه‌های فراوان و جنگ‌های خونین، نتوانست این کشور را از آنان بازستاند، اما سرانجام با رواج دادن بی‌بندوباری و گناه در میان جوانان این کشور، به آرامی در آن رخنه کرد و با سرگرم ساختن آنان به عیاشی و شهوت‌رانی، جایگاه‌های مهم را در این کشور به دست گرفت و توانست بر اسپانیا مسلّط شود.



این، سرنوشت ملتی بود که با نگاه‌بانی از دین و آیین خود، به بزرگ‌ترین موفقیت‌ها دست یافتند، اما آن‌گاه که گناه در میانشان رواج یافت، زمینه نابودی‌شان نیز فراهم آمد. امام باقر ( علیه السلام ) به نقل از رسول الله ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) سرنوشت جوامعی که به گناه آلوده می‌شوند را چنین توصیف می‌کند:

هرگاه پس از من زنا پدیدار شود، مرگ ناگهانی فراوان گردد و هرگاه از پیمانه و ترازو کم شود، خداوند آنان را به قحطی وکمی [خوراک و دیگر وسایل زندگی] گرفتار می‌سازد و هرگاه [مردم] از دادن زکات دریغ کنند، زمین برکت خود را از زراعت و میوه‌ها و معادن، از آنان دریغ می‌کند و هرگاه در احکام به ناحق حکم کنند، به ستم یکدیگر دچار می‌گردند و چون پیمان‌شکنی کنند، خداوند دشمنانشان را بر آنان چیره می‌سازد و چون رحم را قطع کنند، خداوند، اموالشان را در دست اشرار قرار می‌دهد و چون امر به معروف و نهی از منکر و از نیکان اهل بیت پیروی نکنند، خداوند، اشرار آنان را بر ایشان چیره می‌گرداند، پس نیکان‌شان دعا می‌کنند و مستجاب نمی‌شود.

البته تنها ملت مسلمان اسپانیا نبود که بر اثر آلودگی به گناه و شهوت‌رانی به شکست و نابودی تن داد، بلکه هر ملت آلوده به گناه، به همین سرنوشت دچار خواهد شد.



۹. زوال نعمت

یکی از سنت‌های الهی این است که چنانچه ملتی به گناه و معصیت آلوده شود، نعمت‌ها از آنان ستانده می‌شود و خودشان از میان می‌روند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:

آیا در زمین سیر نمی‌کنند تا بنگرند عاقبت پیشینیان چگونه بوده است؟ توانایی آنها و آثاری که در زمین پدید آورده بودند، از اینان بیش بود و خدا آنان را به کیفر کفرشان فراگرفت.(۱۶)



امیرمؤمنان، علی ( علیه السلام ) نیز بر پایه روایتی چنین می‌گوید:

به خدا سوگند، هرگز قومی در فراوانی نعمت‌های زندگی به سر نبرده است مگر آنکه به سبب گناهانی که مرتکب شده،‌ این نعمت‌ها را از دست داده است و خداوند هرگز به بندگانش ستم نمی‌کند.



امام صادق ( علیه السلام ) هم در این باره می‌فرماید:

خدای تعالی حکم قطعی و حتمی فرموده است که نعمتی به بنده‌ای ندهد که آن را از او بگیرد؛ جز آنکه بنده گناهی کند که مستحق کیفر آن گردد.



امام سجاد ( علیه السلام ) نیز برخی گناهان را در دگرگونی نعمت‌ها مؤثر می‌داند:

الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ: الْبَغْیُ عَلَی النَّاسِ وَالزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیْرِ وَاصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَکُفْرَانُ النِّعَمِ وَتَرْکُ الشُّکْر.(۱۷)

گناهانی که نعمت‌ها را دگرگون می‌سازد، عبارت است از ستم بر مردم، ترک عادت در کار خیر و انجام کار نیک، کفران نعمت و ترک شکر و سپاس‌گزاری.



۱۰. کاهش عمر

یکی از آثار گناهان، کاسته‌شدن از عمر آدمی است. امام صادق (علیه السلام) علت مرگ بیشتر مردم را گناهان آنان می‌داند و می‌فرماید:



مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالآجَالِ.(۱۸)

شمار کسانی که بر گناهان می‌میرند، بیش از کسانی است که به عمر طبیعی از این جهان می‌روند.



امام سجاد ( علیه السلام ) نیز به گناهانی که موجب کوتاهی عمر می‌شوند، چنین اشاره می‌کند:

وَالذُّنُوبُ الَّتِی تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطیعَةُ الرَّحِمِ وَالْیمینُ الْفَاجِرَةُ وَالاَقْوَالُ الکَاذِبَةُ وَالزِّناءُ وَسَدُّ طُرُقِ المُسْلِمِینَ وَادِّعاءُ الإمَامَةِ بِغَیرِ حَقٍّ.(۱۹)

گناهانی که در نابودی [انسان] شتاب می‌کنند، [عبارتند از:] قطع رحم، سوگند دروغ، سخنان دروغ، زنا، سد کردن راه مسلمانان و به ناحق ادعا کردن امامت و رهبری.

پیوند با خویشاوندان موجب طولانی شدن عمر می‌شود و هرگونه قطع رابطه و پیوند با اقوام، کوتاهی عمر را در پی دارد.



امام صادق ( علیه السلام ) به درخواست منصور نزد او رفت. او فرمان داد که تشکی در کنارش بگسترند و امام را بر آن نشاند. آن‌گاه چند بار صدا زد: محمد را نزد من بیاورید! مهدی را پیش من بیاورید‍! (۲۰) هنگامی که پسرش آمد، به امام ( علیه السلام ) گفت آن حدیثی را که درباره صله رحم نقل کردی، دوباره بگو تا مهدی نیز بشنود. امام فرمود: آری پدرم از پدرش و او از جدش امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) و او نیز از رسول خدا( صلی اللّه علیه و آله وسلم )چنین روایت کرده است:

إنَّ الرَّجُلَ لِیَصِل رَحِمَهُ وَقَد بَقِیَ مِنْ عُمرِهِ ثَلاثُ سِنِینَ فَیُصَیِّرُهَا الله عَزَّوَجَلَّ ثَلاثِینَ سَنَةً وَیَقْطَعُها وَقَد بَقِیَ منْ عُمْرِهِ ثَلاثُونَ سَنةً فَیُصَیِّرُهَا الله ثَلاثَ سِنِینَ.

به‌راستی مرد صله رحم می‌کند و از عمرش سه ‌سال بیش نمانده است؛ ولی خدا عمر او را به سی سال افزایش می‌دهد و قطع رحم می‌کند در حالی که از عمرش سی سال مانده است، ولی خدا عمر او را به سه سال کاهش می‌دهد.

منصور گفت: این حدیث نیکوست، اما مقصودم، این حدیث نبود. امام صادق ( علیه السلام ) فرمود: آری پدرم از پدرش و او از جدش و وی از رسول الله ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) روایت کرده است:

صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّیارَ وَتَزیدُ فِی الاعْمَارِ وَإِن کَانَ أَهْلُهَا غَیْرَ أَخْیَار.

صله رحم، خانه ها را آباد میکند و بر عمرها می‌افزاید؛ اگرچه انجام‌دهندگان آن، مردم خوبی نباشد.

منصور دوباره گفت: این نیز حدیث زیبایی است، اما مقصودم این هم نبود. حضرت فرمود: آری پدرم از پدرش و او از جدش و او نیز از رسول اکرم ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) نقل فرموده است:

صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الحِسابَ وَتَقِی مِیْتةَ السُّوءِ.

صله رحم، حساب روز قیامت را آسان میسازد و [انسان را] از مرگ بد حفظ میکند.

منصور پس از شنیدن این سخن امام، گفت: آری مقصودم همین حدیث بود.(۲۱)

درباره زناکاری نیز رسول خد ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) فرمودهاند: « إذا ظَهَرَ الزِّنا مِنْ بَعْدِی کَثُرَ مَوتُ الفُجأَةِ. » (۲۲)؛ « هرگاه پس از من زنا شایع شد، مرگ ناگهانی نیز بسیار میشود ».



بنابر روایت‌های تاریخی، پس از رحلت حضرت موسی ( علیه السلام ) ، جانشین وی یوشع بن نون، همراه بنی‌اسرائیل برای فتح شهرهای شام به راه افتاد و چون به آنجا رسید، شهر را محاصره کرد. از آن سو، حاکم شهر شام، بلعم بن باعور را فراخواند. بلعم بر اثر عبادت بسیار، « مستجاب الدعوه » شده بود و از این رو، حاکم به وی فرمان داد برای از میان بردن یوشع و لشکریانش نفرین کند. بلعم برخاست و بر الاغ خود سوار شد و به راه افتاد، اما الاغ از رفتن سرمی‌پیچید. سرانجام بلعم آن حیوان را با ضربههای شلاق کشت و خود، پیاده برای نفرین کردن به راه افتاد، اما در میان راه با دیدن ماجرایی، نتوانست دعا کند و ناگزیر نزد حاکم بازگشت و گفت: راهی برای نفرین کردن آنان نیست، اما من برای نابودی‌شان راه دیگری به شما نشان می‌دهم: زنان بدکاره را زینت کنید و به بهانه خرید و فروش، میان آنان بفرستید. پیشنهاد بلعم اجرا شد و روسپیان میان لشکریان یوشع در آمدند. از این رو، بسیاری از سپاهیان وی به لغزش اخلاقی و طاعون دچار شدند و شمار فراوانی از آنان، در چند روز مردند.



یکی از سرداران به نام منخاص که مردی غیرت‌مند و شجاع بود، از این ماجرا آگاه شد، نیزه خود را برداشت و میان لشکریان آمد و به زن و مرد سرگرم به زنا یورش برد و هر دو را کشت. آن‌گاه فرمان داد که اعلام کنند: از این پس، سزای چنین کاری، مرگ خواهد بود. سربازان یوشع با دیدن این ماجرا، از کار زشت‌شان دست کشیدند و از این رو، طاعون از میان رفت و سپاهیان به رهبری یوشع، شهر را فتح کردند.(۲۳)



دروغ نیز از گناهانی است که می‌تواند موجب کوتاهی عمر آدمی گردد. بر پایه روایتی، مردی در روزگار امام حسن ( علیه السلام ) به دروغ مدعی شد که هزار درهم از حسن بن علی ( علیه السلام ) طلبکار است. حضرت همراه آن مرد برای اثبات این دعوی نزد شریح قاضی رفت. شریح به امام حسن ( علیه السلام ) رو کرد و گفت: آیا سوگند میخوری که بدهکار نیستی؟ حضرت فرمود: اگر این مرد سوگند بخورد، من پول را به او می‌دهم. شریح به آن مرد گفت بگو: « بِاللهِ الّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عالِمُ الغَیبِ و الشَّهادَةِ »؛ « سوگند به خدایی که معبودی جز او نیست، دانای غیب و شهود ».

امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) به آن مرد فرمود: نه، نمی‌خواهم چنین سوگند بخوری، بگو: « باللهِ اِنَّ لَکَ عَلَیَّ هذا وَخُذِ الاَلفَ »؛ « به خدا من این مبلغ را از تو طلب کارم، سپس آن هزار درهم را بگیر ».

مرد چنان سوگند خورد که امام فرموده بود، و پول را گرفت، اما همین که از جای برخاست، به رو افتاد و مرد.(۲۴)



۱۱. پی‌آمدهای جسمی و جانی

گناه، گونه‌ای از بیماری است. خداوند در قرآن کریم، مکر و نیرنگ را بیماری نامیده و درباره منافقان نیرنگ‌باز با خدا و مؤمنان چنین فرموده است: {فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضا}؛ « در دل این منافقان فریب‌کار، بیماری است. » (بقره: ۱۰)

این سخن در روایات نیز آمده. برای نمونه، امام علی ( علیه السلام ) میفرماید:

لا وَجَعَ اَوجَعُ لِلقُلُوبِ مِنَ الذَّنبِ.(۲۵)

هیچ دردی برای دل‌ها، بدتر از گناه نیست.



اَلذُّنوبُ الدّاءُ وَالدَّواءُ الإستِغفارُ وَالشِّفاءُ اَن لا تَعُودَ.(۲۶)

گناهان، دردند و داروی آنها، استغفار است و درمان این بیماری آن است که دیگر به گناه باز نگردی.



الشَّهَواتُ اَعْلالٌ قاتِلاتٌ وَاَفضَلُ دَوائِها اِقْتِناءُ الصَّبْرِ عَنْها.(۲۷)

شهوتها، بیماری کشنده ای است که بهترین داروی آن، صبوری در برابر آنهاست.



قرآن نیز روی آوردن را به درگاه الهی، درمان گناه می‌شمارد و میفرماید:

{قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً } (زمر: ۵۳)

بگو ای بندگان من که در حق خویشتن تندروی کردید، از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را میبخشد.



بوی غیبت، زنا، شهادت دروغ و کبر تا آسمانها بالا میرود و فرشتگان را می‌آزارد. مولوی در این‌باره می‌سراید:

این نجاست بویش آید بیست گام

آن نجاست بویش از ری تا به شام

بلـکه بویـش آسـمانهـا بر رود

بر دمـاغ حور و رضـوان بر شـود

هیچ عذابی بالاتر از این نیست که حور و فرشته و حتی مؤمنان، بر اثر گناهان انسان از او بگریزند. هنگامه قیامت، {یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِر} است که در آن باطنها و طبیعت گناهان آشکار می‌شود. هر رذیله اخلاقی در آن روز با مصداقی مثالی رخ می‌نماید چنان‌که مولوی می‌گوید:

ای دریـده پوستیـن یوسـفان

گرگ برخیزی از این خواب گران

این سخنهای چو مار و کژدمت

مـار و کژدم میشود گیرد دُمت

برخی از سالکان طریقت که از درون آدمیان آگاهند، هرگاه به گناهکاری نزدیک میشوند، بوی آزاردهنده گناهان او، آنان را می‌آزارد. امام سجاد ( علیه السلام ) در مناجات‌های پانزده‌گانه (خمسه عشر) خود به آدمی می‌آموزد که جامه گناه و پستی را از تنش برکند و با آب توبه، جسم و جانش را بشوید:

خداوندا! خطاها، جامه خواری بر تنم کرده و دوری از تو بر من پوشش بیچارگی افکنده است و جنایت بزرگ من، دلم را به مرگ کشانده است؛ پس به پذیرش توبه از طرف خود آن را زنده کن. ای آرمان و مطلوبم و ای خواسته و آرزویم! پس سوگند به عزت تو، برای گناهانم جز تو آمرزندهای نیافتهام، برای شکست خود چارهای غیر از تو ندیدهام و به تحقیق، من برای بازگشت به سوی تو فروتنی کرده‌ام.(۲۸)



۱۲. از میان رفتن شرم و حی

یکی از پیآمدهای زیان‌بار گناه، پاره شدن پردههای شرم و از میان‌رفتن حریمهای اجتماعی است. پیامبر گرامی اسلام( صلی اللّه علیه و آله وسلم )میفرماید:

« برای مؤمن، هفتاد و دو پرده است که با هر گناهی، یکی از پرده‌هایش دریده میشود ».(۲۹)



همچنین امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید:

اَنَّ لِلّهِ تَبارَکَ وَتَعالی عَلَی عَبْدِهِ الْمُؤمِنِ أَرْبَعینَ جُنَّةً فَمتی أَذْنَبَ ذَنْباً کَبِیراً رُفِعَ عَنْهُ جُنَّةٌ.(۳۰)

همانا برای خدای تبارک و تعالی بر بنده با ایمانش، چهل پرده است که هرگاه گناه بزرگی انجام دهد، یکی از آن پردهها برداشته می‌شود.



انسان خواستار فضیلت و کمال، از گناهانی که پرده‌های شرم و حیا را می‌درد و برانگیزنده شهوت‌ها و غریزه‌های نهفته حیوانی است، باید دوری کند و در تقویت فضایل اخلاقی بکوشد. سفارش معروف امام صادق ( علیه السلام ) به مُفَضّل بن عمرو این نکته را نیز در بردارد:

انْظُرْ یَا مُفَضَّلُ إِلَی ما خُصَّ بِهِ الإِنْسانُ دُونَ جَمِیعِ الْحَیَوانِ مِنْ هَذَا الْخُلْقِ الْجَلِیلِ قَدْرُهُ الْعَظِیمِ غَنَاؤُهُ أَعْنِی الْحَیَاءَ فَلَوْلاهُ لَمْ یُقْرَ ضَیْفٌ وَلَمْ یُوفَ بِالْعِداتِ وَلَمْ تُقْضَ الْحَوَائِجُ وَلَمْ یُتَحَرَّ الْجَمِیلُ وَلَمْ یُتَنَکَّبِ الْقَبِیحُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنَ الأَشْیَاءِ حَتَّی إِنَّ کَثِیراً مِنَ الأُمُورِ الْمُفْتَرَضَةِ أَیْضاً إِنَّمَا یُفْعَلُ لِلْحَیَاءِ فَإِنَّ مِنَ النَّاسِ مَنْ لَوْلاَ الْحَیاءُ لَمْ یَرْعَ حَقَّ وَالِدَیْهِ وَلَمْ یَصِلْ ذا رَحِمٍ وَلَمْ یُؤَدِّ أَمانَةً وَلَمْ یَعِفَّ عَنْ فَاحِشَةٍ.(۳۱)

ای مفضل! دقت کن در صفتی که خداوند آن را به آدمیان اختصاص داد و حیوانات از آن بی‌بهره‌اند، آن خوی پرارج و بزرگ و آن خلق ارزنده و عظیم، شرم و حیاست که اگر این نعمت در وجود انسان نبود، مهمانی گرامی داشته نمی‌شد، به وعده وفا نمی‌شد و [انسان] از هیچ کار زشتی روی گردان نبود. حتی به بسیاری از واجبات نیز از روی شرم و حیا عمل می‌شود؛ زیرا اگر شرم و حیا نبود، برخی از مردم، حق پدر و مادر خود را ادا نمی‌کردند و به خویشاوندانشان رسیدگی نمیکردند، امانت مردم را نمیدادند و از هیچ کار زشتی روی گردان نبودند.



بسیاری از مردم، از روی شرم و آزرم به گناه آلوده نمیشوند و بر اثر حیا، ترس از رسوایی و بیزار شدن دیگران از آنان، از گناه دست می‌کشند. دست زدن به برخی از گناهان، موجب از میان رفتن پرده‌های حیا می‌شود. امام سجاد ( علیه السلام ) در این‌باره می‌فرماید:

الذُّنُوبُ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَاللَّعِبُ بِالْقِمَارِ وَتَعاطِی مَا یُضْحِکُ النّاسَ مِنَ اللَّغْوِ وَالْمِزاحِ وَذِکْرُ عُیُوبِ النّاسِ وَمُجالَسَةُ أَهْلِ الرَّیْبِ.(۳۲)



گناهانی که پرده ها را میدرد، نوشیدن شراب، قماربازی، رد و بدل کردن سخنان لغو و شوخی برای خندان مردم، بیان عیوب مردم و هم‌نشینی، با انسان‌های بدنام است.

امام صادق ( علیه السلام ) نیز به نقل از رسول خد ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) می‌فرماید:

لا یَزالُ العَبدُ فی فُسحَةٍ مِنَ اللهِ حَتّی یَشرَبَ الخَمرَ فَإذا شَرِبَها خَرَقَ اللهُ عَنهُ شِربا لَهُ و کانَ وَلیُّهُ وَاَخُوهُ اِبلیسُ، سَمعُهُ وَبَصَرُهُ وَیَدُهُ وَرِجلُهُ یَسُوقُهُ اِلی کُلِّ شَرٍّ وَیَصرِفُهُ عَن کُلِّ خَیرٍ.(۳۳)

بنده خدا تا شراب نخورده، پیوسته در کنف حمایت و آمرزش خداست. چون شراب خورَد، پردهاش را میدرد و در آن حال، سرپرست و برادرش و همچنین گوش و چشم و دست و پایش همه شیطان است که او را به هر کار بدی میکشاند و از هر کار خیری باز میدارد.



۱۳. گناه و تیرگی قلب

گناه موجب تیرگی و سختی قلب انسان میشود و تکرار گناه، قبح و زشتی گناهان بزرگ را از میان می‌برد. امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) می‌فرماید: « اشک، خشک نمیشود مگر به سبب سختی دل و دل، سخت نمی‌شود؛ مگر به سبب فراوانی گناه ».(۳۴)



امام صادق ( علیه السلام ) نیز به نقل از پدر بزرگوارش می‌فرماید:

ما مِنْ شَیْ‏ءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُواقِعُ الْخَطِیئَةَ فَمَا تَزالُ بِهِ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیِّرَ أَسْفَلَهُ أَعْلاه‏.(۳۵)

چیزی بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمیکند. قلب، گناه می کند و بر آن پافشاری میورزد و در نتیجه، سرنگون و وارونه میشود [و پند و نصیحت بر آن اثر نمیکند].



امام کاظم ( علیه السلام ) نیز در این‌باره می‌فرماید:

إِذا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةٌ سَوْداءُ فَإِنْ تابَ انْمَحَتْ وَإِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَی قَلْبِهِ فَلا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً.(۳۶)

وقتی انسان گناه میکند، در قلب او نقطهای سیاه پدید میآید. اگر توبه کند، آن نقطه پاک میشود و اگر بر گناه خود بیفزاید، آن نقطه گسترده میشود؛ به گونهای که همه قلب وی را فرامیگیرد و پس از آن هرگز رستگار نمیشود.



۱۴. ارتکاب گناهان دیگر

هر گناهی انسان را به سوی دیگر گناهان سوق می‌دهد. خداوند علت کفر بنی‌اسرائیل و آلودگی دست‌هایشان را به کشتن پیامبران چنین بیان می‌کند:{ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُون‏}؛ « این بدان سبب بود که نافرمانی کردند و تجاوزکار بودند. » (بقره: ۶۱)



همچنین درباره علت فرار رزمندگان اسلام در جنگ اُحُد می‌فرماید:

کسانی از شما که روز برخورد آن دو گروه [در اُحُد] پشت به جبهه کردند، جز این نبود که شیطان آنان را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، لغزانید.(۳۷)



علامه طباطبایی ( رحمه الله ) در تفسیر این آیه در المیزان می‌نویسد:

شیطان می‌خواست آنان را دچار لغزش کند و این را نخواست، مگر به سبب بعضی از انحراف‌هایی که در دل و در اعمال داشتند، چون گناهان هر کدامش آدمی را به سوی دیگری می‌کشاند، چون اساس گناه پیروی هوای نفس است و نفس وقتی هوای فلان گناه را می‌کند، هوای امثال آن را نیز می‌کند.(۳۸)



۱۵. سرمستی و بی‌خبری

لذت بردن و شادمان شدن از گناه، باعث بزرگ شدن گناه و سخت شدن کیفر آن می‌شود. آموزه‌های روایی برای از بین رفتن این ویژگی، پشیمانی زودهنگام پس از ارتکاب غافلانه گناه، نکات ارزشمندی را یادآور شده‌اند. پیامبر اکرم ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) می‌فرماید:

مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً وَهُوَ ضَاحِکٌ دَخَلَ النَّارَ وَهُوَ بَاکٍ.(۳۹)

کسی که گناه کند و در آن حال خندان باشد، وارد آتش دوزخ می‌شود در حالی که گریان است.



امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) می‌فرماید:

مَنْ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِی اللهِ أَوْرَثَهُ اللهُ ذُلاًّ.(۴۰)

کسی که از گناه و نافرمانی خدا لذت ببرد، خداوند ذلّت را به جای آن لذت به او می‌رساند.



امام سجاد ( علیه السلام ) نیز روایات تأمل‌برانگیزی در این‌باره فرموده‌اند: « لا خَیْرَ فِی لَذَّةٍ بَعْدَهَا النَّارُ » (۴۱)؛ « در لذتی که بعد از آن، آتش است خیری نیست ».

همچنین می‌فرماید: «حَلاوَةُ الْمَعْصِیَةِ یُفْسِدُهَا أَلِیمُ الْعُقُوبَة» (۴۲)؛ «عذاب دردناک گناه، شیرینی آن را تباه می‌سازد».



حضرت در گفتار دیگری چنین توصیه می‌نماید:

إِیَّاکَ وَالابْتِهَاجَ بِالذَّنْبِ فَإِنَّ الابْتِهَاجَ بِهِ أَعْظَمُ مِنْ رُکُوبِه‏.(۴۳)

از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز که [گناه] این شادی، بزرگ‌تر از انجام خود گناه است.



۱۶. پی‌آمدهای دیگر گناه

اصولاً رسیدن هر نکبت و بدبختی به انسان را در گناه باید جست؛ چنان‌که امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند: « ما مِنْ نَکْبَةٍ تُصِیبُ الْعَبْدَ إِلاَّ بِذَنْبٍ » (۴۴)؛ « هیچ نکبتی به بنده نمی‌رسد، مگر به خاطر گناه ».

افزون بر این، شاید کار آدمی حتی به الحاد و انکار بیانجامد؛ چنان‌که رسول اکرم ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) فرمودند:

فَإِنَّ الْمَعاصِیَ تَسْتَوْلِی الْخِذْلانَ عَلَی صاحِبِها حَتَّی تُوقِعَهُ فِی رَدِّ وَلایَةِ وَصِیِّ رَسُولِ اللهِ ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) وَدَفْعِ نُبُوَّةِ نَبِیِّ اللهِ وَلا تَزَالُ أَیْضاً بِذَلِکَ حَتَّی تُوقِعَهُ فِی دَفْعِ تَوْحِیدِ اللهِ وَالإِلْحادِ فِی دِینِ الله‏.(۴۵)

گناهان، گمراهی را بر گنه‌کار مسلط می‌نماید تا آنجا که گنه‌کار را به رد ولایت و امامت وصی رسول خد ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) و انکار نبوت پیامبر خدا( صلی اللّه علیه و آله وسلم ) وا می‌دارد و به همین منوال کار او به جایی می‌رسد که به گناه انکار یکتایی‌ خدا و الحاد و کفر در دین خدا آلوده می‌گردد.

همچنین روزیِ آدمی بر اثر گناه‌کاری او قطع می‌شود؛ چنان‌که امام باقر ( علیه السلام ) در کلامی دیگر می‌فرماید: « إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ » (۴۶)؛ « مردی گناهی را انجام می‌دهد و در نتیجه روزی از او دور می‌شود ».



گناه‌کار از بلاهای شب‌گیر و ناگهانی نیز در امان نیست. امام علی ( علیه السلام ) در این‌باره هشدار می‌دهد: « آدم گناه‌کار نباید خود را از بلاهای شب‌گیر و حوادث ناگهانی ایمن بداند ».(۴۷)

قطع‌ باران، ویرانی خانه، حبس صد ساله در قیامت، خشم و لعن الهی، بلاهای بی‌سابقه، پشیمانی، زلزله، فقر عمومی، اندوه، بیماری و تسلط اشرار نیز از دیگر آثار شوم گناهان شمرده شده‌اند.(۴۸)



پی نوشت ها:

۱ . اصول کافی، ج ۳، ص ۳۷۴.

۲ . مائده: ۱۳.

۳ . وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۰۲.

۴ . غرر الحکم و درر الکلم، ح ۳۷۶۶.

۵ . بحارالانوار، ج ۹۳، صص ۳۷۷ ـ ۳۷۶.

۶ . معانی الاخبار، ص ۲۱۷.

۷ . غررالحکم و درر الکلم، ص ۶۱۳.

۸ . غررالحکم و درر الکلم، ص ۱۳۸.

۹. مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۲۳.

۱۰. المیزان، ج ۸، ص ۲۵۰.

۱۱. اصول کافی، ج ۱، ص ۵۸۱.

۱۲. حج: ۴۵.

۱۳. نحل: ۱۱۲.

۱۴. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۷۳.

۱۵. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، ص ۷۹۲.

۱۶. غافر: ۲۱.

۱۷. معانی الاخبار، ص ۲۷۰.

۱۸. بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۴۰.

۱۹. معانی الاخبار، ص ۲۷۱.

۲۰. محمد، نام پسر منصور و مهدی لقبش بود.

۲۱. سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۱۴.

۲۲. اصول کافی، ج ۴، ص ۸۱.

۲۳. الکامل، ابن اثیر، ج۱، ص ۶۸.

۲۴. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۷.

۲۵. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۴۲.

۲۶. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۲۹.

۲۷. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۷۲.

۲۸. مفاتیح الجنان، دعای خمس عشر، مناجات التائبین.

۲۹. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۲.

۳۰. الاختصاص، شیخ مفید، ص ۲۲۰.

۳۱. بحارالانوار، ج ۳، ص ۸۱.

۳۲. معانی الاخبار، ص ۲۷۰.

۳۳. وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۳۵۷.

۳۴. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.

۳۵. همان، ج ۲، ص ۲۶۸.

۳۶. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۲۷.

۳۷. آل عمران: ۱۵۵.

۳۸. المیزان، محمدحسین طباطبایی، ج ۴، ص ۷۷.

۳۹. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۶۸.

۴۰. غررالحکم، ج ۱، ص ۴۴۶.

۴۱. بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۵۹.

۴۲. همان.

۴۳. همان.

۴۴. اصول کافی، ج ۲، ص ۲۶۹.

۴۵. بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۰.

۴۶. اصول کافی، ج ۲، ص ۲۷۱.

۴۷. همان، ص ۲۶۹.

۴۸. همان، ص ۲۷۲ـ۲۷۵ و ۴۴۵ و ۴۴۶.

منبع: خبرگزاری حوزه

جملات انگیزشی

جملات انگیزشی استاد بهشتیان
Smiley face
Smiley face

این وبگاه به یاد عارف بالله، ولایتمدار واقعی، بزرگ مرد تاریخ تشیع و انقلاب ایران، علامه ذوالفنون، بحر العلوم النجوم، فلاسفه، عرفان، ریاضیات، فقه و اصول، استاد دلسوز و مهربان، فردوسی زمان معاصر و انسانی مردمی و خاکی حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ حسن حسن زاده آملی (رحمت الله علیه) بنا گردیده است.
نثار روح مطهر و قدسیه عالم ربانی الفاتحه مع الصلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ❤️🌹
Designed By Erfan Edited By Naghl Powered By Bayan